part 5 ( بلند بگو که مالِ مایی)

1.8K 221 29
                                    

سیلام سیلام به روی ماهتون حتما قبل از خوندن انگشت مبارک را روی ستاره قرار دهید 🤣🤣🤩🤩🤩🤩🤩😍😍😍🥳🥳🥳😘😘😘

_ بیب بیدار شو عشقم
جیمین بیشتر خودشو توی پتو جمع کردو با حالت لوسی گفت
+ اومممم ن نوموخوام میخوام بیشتر بخوابم
تهیونگ وارد اتاق شد سمت جیمین رفت پتو رو کمی پایین تر کشید صورتشو نزدیک گوشش کرد و با صدای بمش گفت
×یه پسر خوب باید هر روز صبحونشو بخوره تا همیشه بدنش سالم باشه اوم ؟
+واییی تو رو خدا ولم کنین بزارید بخوابم من اصن تو عمرم هیچ وقت صبحانه دوست نداشتم و نخوردم و نخواهم خورد
_ تهیونگ ؟
× بله ؟
_ بنظرت با پسرای بد چی کار میکنن ؟
× اینکه جوابش واضحه تنبیهشون میکنن
جیمین با کلمه تهدید سریع چشماش رو باز کرد و سرجاش نشست و لباش و غنچه کرد و با حالت طلبکارانه گفت
+ هوممم جرعت دارین بهم دست بزنین تا آنقدر جیغ بزنم که کر شید
_ عههههه ؟
+آررررررههه
جونگکوک و تهیونگ بهم دیگه یه چشمکی زدن و شروع کردن به قلقلک دادن بیبیشون
+ جییییییییییییغغغ تو تو روخدا ول ولم کنین (با جیغ و خنده ) جییییییییییییغغغ
غلط غلط کردم میام میخورم
اون دوتا ددی بلاخره رهاش کردن و جونگکوک از عقب و تهیونگ از جلو محکم بغلش کردن .

( فلش بک )
تماس جیمین با مادرش
£فین فین پسرم تو کجایی
+مامانی نگران من نباش من حالم خوبه من خونه ی تهیونگ و جونگکوکم
£ چ چیییییی تو اونجا چ کار میکنی ؟ مگه نمیدونی چانیول تیر خورده !؟
+اوم میدونم به جهنم که تیر خوره زندس ؟
£جیمین این چه حرفیه که میزنی آره زندس اینجاس میخواد باهات حرف بزنه
÷ الوووو جیمین ؟ جیمینم ؟ تو حالت خوبه ؟ ببینم اون دوتا آشغال باهات کاری نکردن که ؟ جیمین تو روخدا حرف بزن
+چانیول؟ (با سردی )
÷ جونم جیمین
+حالم دیگه از صدات هم بهم میخوره
÷ چ چی چییییی جیمین چرا .؟ جیمین ( با داد )
+خفه شو مرتیکه پست فطرت هوس باز فک کردی من نفهمیدم که چه نقشه های شومی برای من داشتی کثافت ؟ دوست دارم یه چاقو فرو کنم تو شکم خودم وقتی یادم میاد چقدر دوستت داشتم
مادرش گوشی رو از دست چانیول گرفت و به جیمین گفت
£جیمین عزیزم تو چت شده چرا اینجوری با چانیول حرف میزنی ؟
+ببین مامان اون کسی که الان تو نگرانشی و کنارش نشستی می‌خواست که فقط با من بازی کنه و هر وقت که از من سیر شد منو بین دوستای کثافت تر از خودش تقسیم کنه
£جیمین تو تو داری راست میگی ؟
+متاسفانه بله دارم کاملا جدی و راستشو میگم
( پایان تماس )
( پایان فلش بک )
(از دید نویسنده )
جیمین با یه پیراهن گشادی که تا بالای زانوش می اومد و با پاهای لخت از پله ها پایین می اومد جیمین خیلی بچه شیطونی بود همیشه دوست داشت نظرهای دیگران رو به خودش جلب کنه
جونگکوک و تهیونگ که با اخم غلیظی به بادیگردا و خدمتکارایی که با دهن های باز به جیمین نگاه میکردن فهموندن که همین الان گورشون رو باید گم کنن
+ عهههه چرا اونا رو فرستادین برن ،؟؟
_جیمینن ؟
+ بله ؟
_ تو دلت تنبیه میخواد نه ؟
+ نه مگه من چ کار کردم (چ کار که نکردی فرزندم ؟)
تهیونگ باد اخم غلیظی به جیمین نگاه کرد و ... به کاناپه اشاره کرد
×بیب همین الان مثل یه بچه حرف گوش کن میری روی اون و به حالت داگ استایل در میای
جیمین با قیافه بهت زده به تهیونگ نگاه کردو از اون طرف هم جونگکوک بود که پوزخند شیطانی به تفکر برادرش زد
+ آخه چر .....
_ جیمین عزیزم تنبیه تو لطفا سخت تر نکن
جیمین با تردید به سمت کاناپه رفت و روی اون به حالت داگ استایل در اومد
تهیونگ و جونگکوک که با دیدن اون صحنه از جیمین احساس میکردن که جلوی شلوارشون در حال انفجاره اما تصمیم گرفتن که خودشون رو کنترل کنن
چون میدونستن جیمین باکره اس و بدن ظریف و شکننده ای داره ممکن بود بهش آسیب بزنن .
تهیونگ و جونگکوک با هم از صندلی بلند شدن سمت بیبیشون حرکت کردن
+ ببینم می میخواین چ کار کنین ؟
× هیشششش جیمین هیچی نگو تنها چیزی که میخوام ازت بشنوم صدای جیغ زدن و ناله هاته
تهیونگ پیراهن جیمین رو بالا زد و شورتشو پایین کشید
+ هعییییی تهیو......... جییییییییییییغ عاههههه
تهیونگ اسپنگ محکمی به اون باسن سفید و نرم جیمین زد
×میخواستم پنج تا ضربه بهت بزنم اما چون تهیونگ صدام کردی و ددی صدام نکردی ده تاش میکنم پس میل خودته با هر شماره می‌شماری فهمیدی ??
+ب باشه
× باشه چی
+باشه ددی
+عاهههههههه جییییییییییییغ ی یک
.......
..........
.......
+ اوممممممم نُه عاهههههههه
+ جییییییییییییغغ ده
جیمین با ضربه دهم شل شد خودشو روی کاناپه ولو کرد و شروع کرد به نفس نفس زدن
جونگکوک خودشو به جیمین نزدیک تر کرد و از زیر شکمش گرفت و دوباره وادارش کرد که به همون حالت در بیاد
+جییییییییییییغغغ بسههههه توروخدا دیگه نمیتونم
جونگکوک همون لحضه با دستای عضلانیش اسپنک محکمی به جیمین وارد کرد
+عاههههههه جییییییییییییغغ بسه بسه خواهش میکنم هاهههه
_ بلند دادددد بزن که ماله ماییی عشقمممم میخوامممم این جمله رو با دهن قشنگت بشنومممم
دوباره اسپنگ دیگه ای بهش وارد کرد
+جییییییییییییغغغ م مننن
اسپنک
+ مال شمام هقق هقق عاههههههه
اسپنک
_ بلند تر عشقم بلند تر
+ مننننن مالللللل شمااااامممممممم ( با جیغ و داد )
جونگکوک دیگه دلش نیومد بیشتر از این اذیتش کنه بعد از اون هردو باهم به سمت جیمین اومدن مشغول ناز نوازشش شدن
جونگکوک دوتا دستای جیمین رو گرفت و بوسه بارونشون میکرد
اون پایین تر هم تهیونگ بود که پاهای جیمین رو ماساژ میداد و تو همون حال میبوسید .

+ اوممممممم نُه عاهههههههه + جییییییییییییغغ ده جیمین با ضربه دهم شل شد خودشو روی کاناپه ولو کرد و شروع کرد به نفس نفس زدن جونگکوک خودشو به جیمین نزدیک تر کرد و از زیر شکمش گرفت و دوباره وادارش کرد که به همون حالت در بیاد +جییییییییییییغغغ بسههههه...

Ups! Tento obrázek porušuje naše pokyny k obsahu. Před publikováním ho, prosím, buď odstraň, nebo nahraď jiným.


کاناپه ای که جیمین روی اون تنبیه شد 🥺🥺😑😑😑🤣🤣🤣🤣

ایح ایح سیلام😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣😈😈
دیدین جیمین چطور چانیول رو شست و رو طناب پهن کرد ؟🤣🤣🤣🤣
دیدین جونگکوک و تهیونگ چطور جیمین رو تنبیه کردن ؟ 🥺🥺🤣🤣🤩
امیدوارم که از خوندن این پارت کلی خوشتون اومده باشه و لذت برده باشید
ووت و کامنت یادتون نره کیوتای من 🥺🥺🤩🤩🤩🤩🤩🥳🥳🥳😍😍😍😍🥰🥰🥰
فعلا بای بای تا بعد ✋✋✋😍😍😍😘😘😘

بلاخره به دستت میاریم (vminkook )Kde žijí příběhy. Začni objevovat