خب..
سلام سلام👋🏻😍
چطورین؟حرف های جدید و زیادی دارم باهاتون😁
اول از همه:
تو این مدت دنبال فرصت بودم که بیام و از کسایی که از این بوک حمایت میکنن تشکر کنم، با اینکه هنوز تعدادمون کمه ولی همین برای من کلی ارزش داره و واقعا ازتون ممنونم😍💋
لطفا همچنان ازم حمایت کنین و با لایک و کامنتاتون خوشحالم کنید و بهم انرژی بدید:)
ممنونتونم💞مورد دوم:
امروز چهارشنبه و روز آپ وانشات جدید بود ولی...
قراره یه فیک چند پارتی خفن، که به قلم دوستم نوشته شده براتون آپ کنم. هنوز کامل نشده و چون یه چند پارتیه هفته دیگه بخش اولش رو آماده میکنیم.یکم از شخصیت ها و خلاصش میگم تا بیشتر باهاش آشنا بشید🙂
•شخصیت اصلی یونگیه و داستان از سمت اون روایت میشه و در کنارش تهیونگ رو به عنوان شخصیت دوم داریم. البته با حضور افتخاریه جئون جونگکوک و پارک جیمین به عنوان شخصیت های فرعی.
خلاصه:
•یونگی نویسندهایه که به بیماریه اسکیزوفرنی مبتلاست و تو تیمارستان به همین دلیل بستری شده. این در حالیه که خودش کاملا جدی روی حرفش، نسبت به سالم بودنش تاکید میکنه.
اون مدام سراغ دوست پسرش، پارک جیمین رو از بقیه میگیره و منتظره تا به کمکش بیاد.
اما دکترش در کمال صراحت واقعیت رو مثل یه پُتک تو سرش میکوبه..اینکه چنین شخصی، وجود خارجی نداره!منتظرش باشید😊❤
saharhy2005و درباره وانشات های قبلی، هر پیشنهاد، انتقاد یا صحبتی بود با کمال میل میپذیرم:)
ممنون از نگاهتون😍
![](https://img.wattpad.com/cover/352185507-288-k598216.jpg)
YOU ARE READING
fan fiction
Fanfiction[Completed] سناریو های کوتاه.. Couple: Taekook _ Namjin _ Yoonmin یسری سناریو که هر از گاهی به ذهن من و دوستام میرسه.. 🥇1 #j-hope