part 1; Friends With Benefits

301 50 21
                                    

بوسه‌های مینهو درحالی که لب‌های داغش روی بدن ظریف پسر رو گرفته بودن، هرلحظه تپش قلب جیسونگ رو بالاتر می‌بردن. لب‌هاش روی سینهٔ ظریف پسر حرکت می‌کردن و عضوش که تازه وارد سوراخ مرطوب شده از لوب پسر شده بود، باعث شد جیسونگ ناله‌ای سر بده.

"آ-"

"چانی هیونگ؟ اوضاع خوبه؟"

مینهو دقیقاً زمانی که صدای دونسنگشون رو از پشت در اتاقشون شنید، با دستش روی لب‌های پسر رو گرفت تا جیسونگ صدایی بیرون نده.

پسر کوچیک‌تر به نفس‌نفس افتاده بود و داغیِ نفس‌هاش روی دست مینهو پخش می‌شدن. عضو مینهو به آرومی داخلش حرکت می‌کرد و جیسونگ نیاز داشت از شدت درد ناله کنه، اما صداش توسط مینهو خفه می‌شد.

"ششش..."

پسر به آرومی زمزمه کرد و سعی کرد جیسونگ رو ساکت کنه. لبخند شیطنت‌آمیزی زد و همون‌طور که آروم داخل پسر روبه‌روش ضربه می‌زد، به جیسونگی که با اخم بهش خیره بود، زل زده بود.

"مینهو، ن-نمی‌تونم عوضی..."

بالاخره دستش رو برداشت و جیسونگ به آرومی زمزمه کرد. لب‌هاش رو طوری گاز گرفته بود که امکان داشت هرلحظه خونی شن. دست‌هاش رو دور شونه‌های مینهو حلقه زده بود و همون‌طور که به تخت تکیه داده بود، با حس کردن عضو پسر داخلش، کمرش رو قوس داد.

"آروم‌تر ناله کن... صدامون رو می‌شنون."

صورت مینهو فاصلهٔ میلی‌متری باهاش داشت و حس کردن نفس‌هاش داشتن جیسونگ رو دیوونه می‌کردن. با شنیدن صدای نفرت‌انگیز قدم‌های جونگین، نفسش رو حبس کرده بود و داشت عقلش رو از این بابت از دست می‌داد.

"به یک ورم. من... دارم دیوونه می‌شم."

گفت و سرش رو روی شونهٔ پسر گذاشت. مینهو تک‌خندهٔ آرومی به این ناتوانی پسر کرد. ضربه‌هاش رو عمداً تندتر از سر گرفت و جیسونگ دیگه نتونست خودش رو کنترل کنه.

"آ-آهه... هیونگ، تندتر..."

صدای ناله‌هاش طوری بلند شدن که مینهو مطمئن شد قطعاً اگر جونگین هنوز اون‌جا باشه، متوجه صدای برخورد بدن‌هاشون و این ناله‌های پسر شده.

"لطفاً، من دارم..."

نفس‌هاش تندتر شده بودن و دیگه کنترلی روی خودش و واکنش‌های بدنش نداشت. مینهو آروم زیر گردنش رو می‌مکید و همزمان با ضربات عضوش داخل بدن پسر، سعی می‌کرد خودش رو به اوج برسونه.

"آره حتماً، الان مینهو و جیسونگ رو هم خبر می‌کنم که بیا-"

همون ثانیه بود که در اتاق بدون هیچ در زدنی، باز شد و جونگین... بدترین اشتباه زندگیش رو انجام داد! برای صدا زدن دوتا هیونگش وارد اتاق شد، اما تصویری که از دوتا هیونگش دید... بعد از اون تبدیل به کابوس‌های شبانه‌اش شده بود.

My Idol Boyfriend || Jeonglix, Minsung, Seungjin Where stories live. Discover now