My Idol Boyfriend || Jeonglix, Minsung, Seungjin

Part 18; Christmas

از ابتدایی که وارد خوابگاه شده بودن و سونگمین با تردید پیشنهاد پسر رو قبول کرده بود، ساکت و بدون هیچ حرفی زمانشون رو گذرونده بودن. هیونجین موهای بلند بلوندش رو بالا بست و لباس‌های راحتیش که شامل رکابی سفیدش - که به طرز جذابی عضلات پشتش رو نشون می‌داد و باعث شده بود سونگمین تا مدت‌ها بهش زل بزنه - رو همراه با شلوارک مشکیش پوشید و سونگمین با همون لباس‌های رسمی مونده بود؛ هیونجین شک داشت سونگمین راحت باشه که لباس‌های اون رو بپوشه و از طرفی خجالت می‌کشید، برای همین چیزی نپرسید.

"خب..."

به آرومی زمزمه کرد و با اشاره از سونگمین خواست که کنار خودش روی تخت بشینه. تخت یک نفره بود اما اگر بدن‌هاشون رو بهم می‌چسبوندن، می‌تونستن جا بشن.

"آم... دوست داری چی‌کار کنیم؟ خوابت میاد؟"

به آرومی گفت و سونگمین جوابی نداد؛ که به منزلهٔ فکر کردنش بود. فقط در جواب 'خوابت میاد؟' سرش رو به دو طرف تکون داد و هیونجین خندهٔ آرومی کرد.

"اما خب مشخصاً نیومدیم این‌جا فقط بخوابیم، نه؟"

با خندهٔ دوست‌داشتنیش گفت و پسر مو مشکی بعد از کمی فکر کردن، پیشنهادش رو بیان کرد.

"فیلم ببینیم؟"

هیونجین با لبخندی تأیید کرد. لپتاپش رو از داخل کیفش درآورد و همزمان با نشستن روی تخت و کنار سونگمین، پرسید:

"چه ژانری دوست داری؟"

با کنجکاوی پرسید.

"ترسناک یا روان‌شناختی."

سلیقه‌اش حتی یک درصد هم شبیه هیونجین نبود؛ البته که هیونجین هر چیزی که اون پسر دوست داشت رو تحسین می‌کرد چون از نظرش خاص بود، اما چیزهایی نبودن که به روحیهٔ لطیف هیونجین بخورن.

با این‌که از بچگی از فیلم‌های ترسناک تنفر داشت و جز یکی دوبار که مجبور شده بود به‌خاطر شرط‌بندی با جیسونگ فیلم ترسناک ببینه، باز هم داخل نتفلیکس سرچ کرد و اولین پیشنهاد رو آورد.

"این فیلم معروفیه، ندیدیش؟"

سونگمین گفت و به پوستر سری فیلم "Saw" اشاره کرد. هیونجین اسم خیلی‌هاشون رو شنیده بود، اما صادقانه... حتی یک فیلم ترسناک هم ندیده بود. خیال می‌کرد این یک نقطه ضعف حساب می‌شه پس خجالت می‌کشید که پیش کسی مثل سونگمین به ترسش اعتراف کنه.

"چیه؟ می‌ترسی؟"

ابروهاش رو بالا داد و با طعنه پرسید. هیونجین لبش رو از درون گاز گرفت و به طرز ضایعی انکارش کرد.

"آه... نه! اصلاً این‌طوری نیست."

با این‌حال اصلاً دلش نمی‌خواست که اولین قرارشون با یه فیلم وحشتناک چندش هدر بره. هیونجین ترجیح می‌داد یه فیلم روزمره و عاشقانهٔ آروم ببینن، درحالی که دست همدیگه رو گرفتن و توی آغوش همدیگه‌ان؛ اما... هیچ‌چیز با سونگمین اون‌طور رمانتیک نبود.