"یانگ جونگین...؟!"
با صدای لرزونی گفت و جونگین نمی‌دونست چی‌کار کنه... اگر دوتا آدم معمولی بودن، احتمالاً فقط فحش می‌داد و رد می‌شد، اما... احتمالاً دیدن 'لی فلیکس'، پرنس رویاهاش توی دستشویی اون هم درحال بوسیدن دوست‌دخترش... آخرین تصوری بود که جونگین از اولین برخورد خودش و خوانندهٔ موردعلاقه‌اش داشت!
"س-سونبه‌نیم..."
به آرومی زمزمه کرد. دختر که لباس مشکی به تن داشت و چهره و هیکل ظریفش نشون می‌دادن احتمالاً یک آیدل یا مدله، از سینک پایین اومد و کمی از فلیکس دور شد. بند نازک آستین لباسش رو بالا داد و لبخند دندون‌نمایی زد. امیدوار بود به‌خاطر مخفی بودن رابطه‌شون، این وضعیت که یک آیدل معروف اون‌ها رو دیده، برای فلیکس بد تموم نشه.
"آه... ما... واقعاً متأسفیم. اصلاً حواسمون به این‌که یکی این‌جاست، نبود."
توجیه کرد و سعی کرد با معذرت‌خواهی همه‌چیز رو جمع کنه. جونگین که تا همین حالا با چشم‌هاش به پسر زل زده بود تا مطمئن شه فرد روبه‌روش فلیکسه، بالاخره نگاهش رو دزدید، سرش رو پایین داد و دستش رو با خجالت پشت گردنش کشید.
"اوه... می‌دونم! به هرحال آدم وقتی سرگرم عشق‌بازیه دیگه هیچی از اطرافش نمی‌شنوه."
گفت و وقتی اخم کمرنگ دختر رو دید، برای این‌که سوءتفاهمی پیش نیاد ادامه داد:
"طعنه نبود! جدی گفتم."
ادامه داد و این پشت سرهم حرف زدنش نشون می‌داد واقعاً هول کرده. چرا باید توی این موقعیت با فلیکس روبه‌رو می‌شد...؟ ترجیح می‌داد توی یک شرایط عادی، از فلیکس تعریف کنه، باهاش کلی حرف بزنه و احتمالاً بعد شماره‌اش رو بگیره؛ اما حالا این‌جا بود درحالی که نه خودش و نه فلیکس از روی خجالت به همدیگه نگاه نمی‌کردن.
"به هرحال... معذرت می‌خوام. لیکسی، بریم؟"
دستش رو با مالکیت دور بازوی دوست‌پسرش قرار داد و فلیکس بالاخره بهش نگاه کرد. لبخندی زد و با لحن خجالتی اما مهربون، آروم گفت:
"تو برو بیبی، من میام."
هانا بلافاصله تأیید کرد و از پسر دور شد. فلیکس تازه نگاهش رو به جونگین داد و با لبخند معذبی، دوباره معذرت‌خواهی کرد:
"ببخشید..."
"هی! چرا این‌قدر معذرت‌خواهی می‌کنی؟ من باید معذرت بخوام، اصلاً حواسم نبود تو این‌جایی!"
بلافاصله جوابش رو طوری که انگار اتفاقی نیفتاده، داد و فلیکس بابتش احساس بهتری گرفت. پسر روبه‌روش به طرز شیرینی می‌خندید و به‌نظر می‌اومد اصلاً قرار نیست چیزی رو به روی فلیکس بیاره.
"یکم برای اولین دیدار خجالت‌آور بود."
اضافه کرد و هردو خندهٔ کوتاهی کردن. کمی با انگشت‌های کوچیکش بازی کرد و ادامه داد:
YOU ARE READING
My Idol Boyfriend || Jeonglix, Minsung, Seungjin
Fanfictionیانگ جونگین، عضو گروه استارکیدز روی لی فلیکس که یک آیدل سولوئه یک کراش ریز داره و اون رو به عنوان آیدلش تحسین می‌کنه. چی می‌شه اگر مجبور باشه سونبه‌اش رو چندین‌بار دیگه تصادفی ببینه و کراشش به پسر بزرگ‌تر جدی‌تر بشه؟ Genre: Comedy, Fluff, Slice of L...
