Part 14; Just Kiss Me!

182 34 20
                                    

"من ازت خوشم میاد... هیونگ."

ضربان قلبش ناخودآگاه تند شده بود و نمی‌دونست چرا این واکنش‌ها رو نشون می‌داد. قسم می‌خورد تا قبل از این همه‌چیز عادی بود، اما الان... واقعاً نمی‌تونست جونگین رو پس بزنه.

جونگین احساس می‌کرد داره عقلش رو از دست می‌ده. می‌ترسید دستش روی کمر فلیکس که وزن بدن ظریف پسر رو به خودش تکیه داده بود، به لرزش بیفته؛ اما هنوز سعی می‌کرد پسر رو نگه داره تا نیفته، چون می‌دونست فلیکس نمی‌تونست تعادلش رو نگه داره و از طرفی اون حالتشون باعث می‌شد نزدیک هم بمونن و این هیجان‌زده‌اش می‌کرد.

"می‌دونم."

چشم‌های خمار جونگین تعجب‌زده شدن. می‌دونست؟ تموم این مدت می‌دونست جونگین چه احساسی داره؟ یعنی... رفتارهای جونگین همه‌چیز رو لو داده بودن؟

"چی؟"

با تعجب پرسید و فلیکس چیزی نگفت. جونگین داشت می‌مرد تا بدونه اون پسر از کجا می‌دونست و فلیکس فقط می‌خواست ادامه بده.

"چطوری؟"

"به اوناش اهمیت نده."

بی‌اهمیت گفت و نگاه کنجکاو جونگین رو بی‌جواب گذاشت. کمی نزدیک‌تر شد و حس کردن نفس‌هاش روی لب‌های جونگین، داشتن پسر مو نارنجی رو دیوونه می‌کردن. از این‌که این‌بار فلیکس نزدیکش شده بود، نفسش بریده بود.

"ولی آخه... تو م-می‌دونستی... هیونگ؟"

به آرومی زمزمه کرد و نگاه فلیکس که بین لب‌ها و چشم‌های خودش در حرکت بودن، بالاخره روی چشم‌هاش متوقف شدن. فلیکس... داشت به لب‌هاش نگاه می‌کرد؟ یعنی... می‌خواست دوباره جونگین رو ببوسه؟ چرا جونگین حتی با فکر کردن بهش دلش می‌پیچید...؟! با هر نگاه فلیکس و هر نفس پسر روی صورتش، احساسات توی شکمش بیشتر دلش رو اذیت می‌کردن.

"گفتم بهش فکر نکن."

پسر با جدیت گفت و جونگین با سردرگمی نگاهش کرد. انگار بعد از این رو بلد نبود.

"پس چی‌کار کنم؟"

"فقط منو ببوس."

ناگهانی گفت و جونگین هول کرد. تا وقتی که بخواد هضمش کنه، مکثی کرد و فلیکس با چشم‌های ریز شده تماشاش می‌کرد. تا همین حالا داشت برای بوسیدن دوبارهٔ اون پسر می‌مرد و حالا که از خودش شنیده بود... قابلیت این رو داشت همون‌جا بزنه توی گوش خودش تا مطمئن بشه هنوز درد رو احساس می‌کنه و نمرده و شخص روبه‌روش هم فرشته نیست، واقعاً فلیکس هیونگشه.

"زود باش! سردمه."

پسر با لحن کیوتی غر زد و جونگین خندهٔ آرومی کرد. این‌بار با اطمینان فاصلهٔ بینشون رو به صفر رسوند و دیگه نمی‌ترسید که پس زده بشه، چون این‌بار فلیکس هم به بوسیدنش جواب داد. انگشت‌های سردش رو روی دو گونهٔ جونگین گذاشت و با ملایمت شروع به بازی با لب‌هاش کرد.

My Idol Boyfriend || Jeonglix, Minsung, Seungjin Where stories live. Discover now