Part 16; Family Time

205 32 18
                                    


وارد اتاق شد و با دیدن دختر ناآشنایی کنار پسر مو بلوند، اخم کمرنگی کرد. کیفش رو کنار جا داد. امروز آخرین شات موزیک ویدیوی آهنگ "Christmas Evel" رو می‌گرفتن؛ تا قبل از این‌که ظهر بشه و جونگین بخواد بره و حالا، هیونجین زیر دست‌های یه گریمر دیگه بود.

"هی."

هیونجین با شنیدن صدای آشنای پسر، بدون حرکت دادن صورتش چشم‌هاش رو به سمت دیگه‌ای برد و سونگمین رو دید. پسر کوچیک‌تر، موهاش رو به رنگ مشکی برگردونده بود، به سمت بالا هدایتشون کرده بود و با این‌که هیونجین نتونست نگاه کاملی بهش بندازه، مثل همیشه خوشتیپ به‌نظر می‌رسید.

"هی..."

آرایشگر با حرف زدن هیونجین و ورود پسری که به‌نظر دوستش بود، ازش فاصله گرفت. هیونجین لبخندی زد و با اشاره به دختر، اون رو به سونگمین معرفی کرد.

"ایشون کیم سوهی، میکاپ‌آرتیست جدید گروهمونه."

گفت و سونگمین تأیید کرد. کیفش رو گوشه‌ای گذاشت و بالا دادن آستین‌هاش، به زن اشاره کرد.

"دو نفر از اعضای گروه بیکارن، بقیه‌اش با من."

با جدیت گفت و زن تأیید کرد. سونگمین دروغ می‌گفت و کسی قرار نبود متوجهش بشه، چون از اولی که اومده بود سراغ هیونجین رو گرفت و حتی نمی‌دونست بقیهٔ اعضای گروه در چه حالن. برای این‌که صورت هیونجین رو ببینه، با گرفتن چونه‌اش سرش رو بالا آورد و هیونجین ناچاراً نگاهش رو بهش داد.

"به من نگاه کن."

"قراردادمون یه هفته دیگه تموم می‌شه."

پسر بدون هیچ مقدمه‌ای این رو ناگهانی گفت و سونگمین هیچ اهمیتی نداد. اون فقط کارش رو می‌کرد. درواقع این چیزی بود که ظاهرش نشون می‌داد؛ اما توی دلش... نمی‌دونست، اون قرارداد بینشون تنها بهونه‌ای بود که باهاش می‌تونست هیونجین رو ببینه. هیچ جوابی نداد و به کارش مشغول شد. سکوت چند دقیقه‌ای بینشون پابرجا شده بود که با حرف بی‌ربط سونگمین شکسته شد.

"یه‌بار بهم یکی از شخصیت‌های داستانت رو نشون دادی."

براشش رو برداشت و همون‌طور که مقدار خیلی کمی از تینت رو روی گونه‌های پسر قرار می‌داد، ادامه داد:

"تمومش کردی؟"

هیونجین متوجه نمی‌شد چرا اون پسر داره چنین چیزی ازش می‌پرسه. این ماجرا مربوط به مدت‌ها پیش بود؛ سونگمین هنوز یادش بود؟ اگر هم بود، اهمیت نداشت. هیونجین قبلاً خیلی چیزها رو به اون پسر غریبه گفته بود که الان از گفتنشون پشیمون بود.

"ولش کردم."

گفت و سونگمین متوقف شد. وقتی هیونجین نگاهش رو دید، ادامه داد:

"داستانمو ول کردم."

سونگمین دیگه چیزی نپرسید، انگار واقعاً مشغول گریمش روی صورت هیونجین بود، اما پسر مو بلوند بی‌دلیل ادامه داد.

My Idol Boyfriend || Jeonglix, Minsung, Seungjin Where stories live. Discover now