fakeliampayne: من داشتم پروازمو از دست میدادممممممم
fakeliampayne: خواب موندمممم
fakeliampayne: برای همین هیچوقت نباید بخوابم، همیشه اتفاقای بدی میفتهههه
niazkilam: !!!! فرودگاه برات درستش کرد؟
fakeliampayne: نهههههه خودم سر تایم رسیدم
fakeliampayne: بالاخره وایفای گیرم اومد و الانم دارم از بالای اوهایو و اوکلاهوما رد میشم
fakeliampayne: یه عالمه پاپ کورن اینجاس
niazkilam: هاها درسته
fakeliampayne: دیشب با اولی چه اتفاقی افتاد؟
niazkilam: هیچی
fakeliampayne: حس عجیبی بهم دست میده وقتی میبینم یه عالمه آدم تورو میخوان و من نمیتونم جلوشو بگیرم
fakeliampayne: خب راستشو بخوای من اونارو مقصر نمیدونم چون...اصن کی میتونه تورو دوست نداشته باشهههه؟؟؟؟؟
niazkilam: تو وقتی اولین بار با هم آشنا شدیم نداشتی
fakeliampayne: اون فرق میکنه من فکر میکردم دخترای تی تیش مامانی رو دوس دارم
niazkilam: پس من جام گرفتم
fakeliampayne: چی
niazkilam: هاها بیخیال
fakeliampayne: به هر حال صندلی کناری من خالیه و من میتونم پورن ببینم
niazkilam: اه اه
fakeliampayne: من که در هر صورت نمیبینم
fakeliampayne: ولی اگه میدیدم، خیلی باحال میشد
niazkilam: 👀
fakeliampayne: حتی نمیخوام برای متقاعد کردنت تلاش کنم
fakeliampayne: ولی قول بده تا وقتی که من اروپام عاشق کسی نشی
niazkilam: قول میدم
niazkilam: مگر اینکه دیوید بکهام بیاد و منو از خود بی خود کنه
fakeliampayne: من دیوید بکهام جوونم خواهش میکنم خفه شو
niazkilam: نه اون شوگر ددی منه
niazkilam: تو فقط یه فاک بویی
fakeliampayne: من چطور میتونم فاک بوی باشم؟؟؟؟؟
niazkilam: تو همین الان درمورد پورن دیدن تو هواپیما حرف زدی و قطعا الان یه کپ اسنپ بک رو سرته
fakeliampayne: .... این به شما هیچ ربطی نداره
niazkilam: دیگه داری زیادی اظهار نظر میکنی
fakeliampayne: بس کن من این همه ساعت وقت نذاشتم تا وایفای هواپیما رو گیر بیارم و تو بیای اینجوری اذیتم کنی
niazkilam: اصن برو با دوس پسر اروپاییت خوش بگذرون
fakeliampayne: نه
fakeliampayne: خفه شو این کصشرا چیه زین؟؟ تو خودت میدونی کون من فقط به تو چشم داره
niazkilam: منو با اون چیز گی وارانه تنها بذار
fakeliampayne: تو خودت گی اییییی
niazkilam: خب توام هستی که چی؟
fakeliampayne: گوش کن یه سوال دارم
fakeliampayne: وقتی پسرا همدیگه رو به فاک میدن
niazkilam: حتی فکرشم نکن
niazkilam: بسه
niazkilam: برو از هری بپرس من مناسب این حرفا نیستم
fakeliampayne: اه باشه
niazkilam: هروقت هواپیمات نشست بهم خبر بده فرشته من💕
fakeliampayne: صبر کن کجا داری میری؟
niazkilam: من قراره برای کتاب جدیدی که دارم مینویسم به یه ناشر سر بزنم، وقتی کارم تموم شد درموردش توضیح میدم باشه؟
fakeliampayne: چییییییی؟؟؟
fakeliampayne: من خیلی برات هیجان زدمممم عارهههههه این پرتی بوی منههههه بهت افتخار میکنمممم
fakeliampayne: کون همشونو پاره کن بیبی
niazkilam: هاها ممنون لی آی لاف یو
به مناسبت سلام کردن لیام تو یه روز دوتا عاپیدم😂❤ از ساعت سه صبح دارم با سلام ساسی بندری میزنم لعنتیااا😂💃💃
![](https://img.wattpad.com/cover/94134536-288-k271416.jpg)
YOU ARE READING
pretty boy (Persian Translation)
Fanfiction[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: لیاقت تموم ستاره های آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1