nialljhoran: بقیه کجان؟nialljhoran: من خیلی تنهام
nialljhoran: همه ی دوستام الان واسه خودشون دوس پسر دارن و من این وسط مث یه بچه ی تنها برا خودم میچرم
louist91: نایل تو کلا ده دقیقه با من فاصله داری، میتونی تا اینجا پیاده بیای
nialljhoran: ولی من...بیش از حد... گشادم
nialljhoran: تقریبا یه هفته س که زینو ندیدم
niazkilam: تو که چهار روز پیش منو دیدی
louist91: خیلی طولانیه
louist91: کجا بودی؟
niazkilam: خونه
niazkilam: نه اینکه همش خونه باشما ولی خب خونه بودم
louist91: کجایی بیا بریم بیرون
nialljhoran: لویی خیلی جنده ای
louist91: مگه چیکار کردم؟؟؟
nialljhoran: من میخواستم برم بیرون ولی تو فرصت منو از بین بردی😤😤 مرتیکه گراز
louist91: شات عاپ لطفا
louist91: زین کجایی
niazkilam: باشگاه
louist91: وات د فاک
nialljhoran: واسه چی اونوقت؟
niazkilam: لیام داره ورزش میکنه
louist91: اوه شت دمش گرم
louist91: داره یه کار میکنه بزنی بالا نه؟
niazkilam: عوضی نباش
nialljhoran: این یعنی آره
nialljhoran: راستی هری کجاست خیلی وقته ازش خبری ندارم
louist91: حالش خوبه مگه بهت نگفتم؟
nialljhoran: چیو؟؟
louist91: شت احتمالا یادم رفته و بعدش خوابم برده ، از این اتفاقا زیاد برام میفته #مسائل_مربوط_به_بیرون_شدن_از_کالج
louist91: اون برای چند روز رفته تعطیلات
louist91: به زودی برمیگرده
nialljhoran: 😞
niazkilam: بهش بگو زین دوست داره
louist91: در حال حاضر با هم حرف نمیزنیم ولی باشه
niazkilam: یه لحظه وایسید باید برم برای لیام آب بگیرم
nialljhoran: خایه مال
louist91: آره منم میدونم خیلی حال به هم زنن
louist91: چطور جرئت میکنن رابطه ای به این خوبی داشته باشن در حالی که مال من رو سنگم بند نمیشه
![](https://img.wattpad.com/cover/94134536-288-k271416.jpg)
أنت تقرأ
pretty boy (Persian Translation)
Fanfiction[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: لیاقت تموم ستاره های آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1