niazkilam: من خیلی ناراحتم، روی من بیاfakeliampayne: زین وات د فاک
niazkilam: ددی :( تروخدااا
fakeliampayne: واقعا میگم وات د فاک
fakeliampayne: تو کی هستی
niazkilam: من بیبی بوی توام
fakeliampayne: مستی؟
niazkilam:
fakeliampayne: خب پس مستیniazkilam: نه من فقط عاشق ددیمم
fakeliampayne: من تو کلاسم لطفا انقدر گناه نکن
fakeliampayne: فاک باید بیام بیرون
niazkilam:
fakeliampayne: باید بگم تو راهم؟؟niazkilam: نه صبر کن جنده وات د فاک
niazkilam: من منظورم این نبود که واقعا پاشی بیای
fakeliampayne: جندهههههههه
fakeliampayne: توی فاکی اذیت میکنییییی
niazkilam: ول کن منو
fakeliampayne: من واسه تو شبیه چی ام زین؟؟؟
niazkilam: ددی
niazkilam: حالا سکس چت کن
niazkilam: مثل رول پلی دیکمو ساک بزن
niazkilam: یا یه کار دیگه بکن ، فاک، هرکاری میخوای بکن
fakeliampayne: تو خیلی تشنه ای
niazkilam: عه نه بابا؟ کی بود که داشت از کلاس میرفت بیرون تا دیکشو تو یه چیزی فرو کنه؟
YOU ARE READING
pretty boy (Persian Translation)
Fanfiction[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: لیاقت تموم ستاره های آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1