Day 4

939 146 11
                                    

لویی گفت دلش برای اینکه تمام روز رو با من بره بیرون تنگ شده . من قبول کردم و گفت فردا میریم بیرون . گفتم باشه و گفت واسه این هیجان زده است .

هیچ وقت انقدر خوشحال نبودم که از اتاقم دارم میرم بیرون .

من هر کاری میکنم اگه معنیش اینه که روزمو با اون میگزرونم .





Hi everybody

hope you enjoy; )

アタシハダアレ

Behind Closed Doors [Persian Translation. Completed]Where stories live. Discover now