Day 14

1.1K 134 103
                                    

دیگه نمیتونم انجام بدم .....

امروز خیلی بریدم  .....

امروز بهش گفتم عاشقشم و گفت اون هرگز نمیتونه عاشق کسی باشه که مثه من انقدر بی وجوده ....

من واقعا عاشق اونم . واقعا هستم .



و حالا یه عالمه قرص هم خوردم ....

داره تاریکتر میشه ، چشمامو دیگه نمیتونم باز نگه دارم ....

فکر کنم که این پایانشه .....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
لویی ، اگه تو این کاغذا رو پیدا کردی فقط میخوام بدونی که من وا........


THE END



همینه کع هست *^O^*

حالا یه بارم اینجوریییییی ( ^)o(^ )

و بابت تاخیر یه عااااالمهههههههه معذرت؛)


アタシハダアレ

Behind Closed Doors [Persian Translation. Completed]Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang