Day 12

801 136 17
                                    

امروز از چیزی که باید عمیق تر شد .....

و الان دارم از درد گریه میکنم ، ولی نه با صدای بلند .

هیچکس نباید بدونه .


Hi lovers ; )

اقا من یه گندی زدم بدجووووررر

این قضیه باید تابستون تموم میشد نه که تازه وسط آبان شروع بشع!!!!

منتهی خیلی چیزا این وسط بود ک احتمالا از نظر بقیه مهم نیستن ولی برا من مهم بودن....

شایدم فقط ی توجیه بودن برا گول زدن خودم!!

بدترش اینه ک با یه آدم بسیااااار محترم طرفم و جز دروغ و راست بافتن ب هم هیچ چاره ای سراغ ندارم!!

دوشنبه روز بدیه برااام ....  از الان میدونم ؛/

پس اینا همش ی دردل برا کسایی که نه میشناسمشون نه می شناسنم!!

همین.

Behind Closed Doors [Persian Translation. Completed]Where stories live. Discover now