Chapter 50

294 30 0
                                    

The third person's POV

' رفته سفر؟ '

هری با تعجب از ملودی، خدمتکار جوان خانه ی اندرسون ها پرسید.
در واقع میخواست تا دوباره با اون حرف بزنه اما انگار این بار ملیندا قرار بود کسی باشه که  دور میشه.

” بله، سه روز پیش با آقای هوران و دوست دخترشون رفتند “

ملودی با صدای لرزان گفت چون با چیزهایی که شنیده بود از هری تنفر و یا حتی ترس داشت.

' ممنون '

و به سمت ماشینش برگشت. ظاهراً خیلی چیزها قرار بود این بار برخلاف خواسته ی اون پیش بره در حالی که انتظار برعکسش رو داشت. از همان لحظه ای که ملیندا رو دید با دیدن اون برق نگاه مطمئن شد که این علاقه هنوز هم زنده است اما هرچه میگذشت، خلافش بهش اثبات میشد!

« خیلی وقته از بعضی کار ها باز نشسته شدن. میدونی هری حتی اسمش رو هم تغییر داده…من دیگ یک قلب سرخ که وقتشو صرف عاشقی کنه ندارم، من فقط یک سنگ سرد اینجا دارم  »

سرش رو روی فرمان ماشین گذاشت و با کلافگی آه کشید، حسی که در اعماق وجودش بود و ذره ذره آرامشش رو میخورد حالا هر لحظه قوی تر میشد و از طرفی جمله ی ملیندا مانند پوتکی به سرش ضربه وارد میکرد.

حالا همه چیز عوض شده بود و این بار شاید این هری بود که احساسات ملیندا رو داشت.

سرش رو بلند کرد و درحالی که با دیدی تار مشغول روشن کردن ماشین بود، رادیو روشن شد و شنیدن همان جمله ی آهنگ برای ضربه ی آخر به هری کافی بود :

" غمگین ترین چیز دوست داشتن کسیه که قبلا دوستت داشته! "

Melinda's POV

" نیویورک چطوره؟ تا به حال اونجا نیومدم؟ "

با تعجب بهش نگاه کردم.

' واقعاً؟ '

سرش رو تکون داد و این یعنی آره اما من هنوز باورم نمیشه! شاید این برای بقیه عجیب نباشه اما … محز رضای … اون بیست سالشه! قطعاً به خاطر وابستگی به خانواده اش یا همچین چیزهایی نیست!

' فلوریدا! این فکر کنم دومین باریه که اینجا میام اما توی همین دو بار هم درست شهر رو ندیدم، بار اول که بچه بودم و تقریباً هیچی ازش یادم نمیاد '

" فلوریدا خیلی قشنگ و من با این که به نیویورک نیومدم اما اینجا رو به نیویورک و یا لس آنجلس ترجیح میدم! "

نظرش رو گفت و بعد دست هاش رو توی جیب های شلوراکش برد، هی من به این دقت نکرده بودم که بالا تنش لخته!!
بدنش کاملا سفید و بدون تتو بود و این باعث شد تا من فورا به هری مقایسه اش کنم. هری ادوارد استایلز، هنوز هم قرار نیست از ذهنم بری بیرون؟!

Melinda // H.SWhere stories live. Discover now