«داره بهم سخت میگذره، الان بیست ساله که داره سخت میگذره. باید چیکار کنم؟ میخوای ماشین رو بردارم و با هم، بریم ته دره؟ یا میخوای، یه وزنه من دست بگیرم و یکی هم به تو بدم، بعد، بریم وسط دریا تا غرق بشیم؟ میخوای فردا شب، مست کنیم و بعد، از پنجرههای قدی همین خونه، بپریم؟ اگه تو باشی، از مردن نمیترسم. اگه تو باشی، دیگه اینجا چیزی برای از دست دادن، نیست.» •.Status: ongoing •.Couple: Kookv •.Rating: NC-17 •.Tags: Romance, Smut, Angst, mystery, Dram