۴_رز‌ هایی که آبی نیستن!

507 167 731
                                    

Song: Adore you

خمیازه‌ی کوچیکی کشید و چشمهاش رو باز کرد. با چشمهایی که شباهت زیادی به سیاره‌ی اورانوس داشت، به دیوار های چوبی نگاه کرد.

دستشو پشت کمرش گذاشت و همراه با ناله‌ی درد مندی شروع کرد به ماساژ دادن مهره های کمرش.

از پنجره‌ی تار عنکبوت بسته، به آسمون آبی کبریتی نگاه کرد.

وقتی توی پرورشگاه بود و این موقع ها بیدار میشد، تانیا بهش میگفت که خورشید تازه طلوع کرده!

تانیا از مهربون ترین های اونجا بود، اون به زین هواشناسی و ساعت ها رو به زین یاد داد بود.

زین آروم زیر لب زمزمه کرد: آبی کبریتی، یعنی آفتابی بعد از بارون.

تاج فیروزه‌ای رنگ خورشید، کرانه های آسمون رو شکافته بود و از ترک شیشه، درخشندگی خودش رو با چشمهای پسرک شریک میشد.

دست از نگاه کردن به آسمون کشید و به زمین وردین رنگ نگاه کرد، سر انگشتاش رو، روی رگه های چوب کشید؛ لبخند محوی زد.

با به یاد آوردن حرف مرد بد اخلاق، مثله فشفشه از جاش پرید.

همون طور پا برهنه، از میون فیلتر های سوخته‌ی سیگار میشد. دماغش رو دو انگشت گرفت.

لباشو جمع کرد، میترسید یکبار دیگه بوی گند اون لباس هارو حس کنه و بمیره!

فوری درو باز کرد و بیرون پرید.
دماغشو ول کرد و نفس عمیقی کشید.
بوی گل یاس تمام اون محوطه رو پر کرده بود.

دوباره نفس عمیقی کشید و اولین قدمش رو برداشت.
به محض اینکه از چهار چوب رد شد؛ با حس فرورفتن پاهاش توی گِل از سر شوق خندید.

پاش رو محکم تو گِل کوبید، باورش نمیشد که بعد از مدتها داره روی زمینی به غیر از زمین اون پرورشگاه لعنتی پا می‌ذاره!

موهای نسبتا بلندش با وزش باد ملایمی به هوا در اومدن.
بوی گل های یاس ایندفعه با شدت بیشتری بویاییش رو قلقلک دادن.

+مثله اینکه یاسا می‌خوان قایم موشک بازی کنن!

با زمزمه‌ی زیر لبیش لبخند بزرگی زد و سمت رایحه‌ی یاس ها رفت.

راه رفتن روی زمین خنک و نم دار که از قضا با، بارون یکی شده بود حس دلپذیری به پوستش می‌بخشید.

درست مثله اینکه بعد از یه پیاده روی طولانی با کفش های زمخت، به ساحل برسی.

حسش همونقدر شیرین و دلچسب بود.

وقتی پشت مغازه رسید به درخت یاسی که تمام دیوار رو پوشنده بود، نگاه کرد و نزدیکش شد.

نیم نگاهی به اطرافش کرد و سرشو به یکی از گلها نزدیک کرد: هی سلام! این آقای اخمو به شما آب نمیده!

Blue Dreams StoreWhere stories live. Discover now