قسمت سوم: فرومون توت فرنگی؟

1.9K 726 197
                                    

خب فکر کنم همه منتظر بودید به شرط ووت برسه ولی اونایی که من رو میشناسن، میدونن یهو اینجوری میام آپ میکنم  (😈😈😈)
اینک قسمت سوم آلفا امگا برای شما

------------- 🐺🐺🐺🐺🐺

چانیول طبق معمول خواب بود که صدای زنگ گوشیش، از جا پروندش. گوشی رو به زور از زیر رو بالشیش کشید بیرون و گفت:"الو؟!"

خب، قبل اینکه بخوام مکالمه چانیول با کسی که زنگ زده رو بهتون بگم، باید یه دلیل منطقی برای اینکه چرا چانیول، گوشیش تو رو بالشیش هست رو بهتون بگم. خب، چانیول، برخلاف خیلی پسرا که پورن تو گوشیشون پره، هیچ پورنی تو گوشیش نداره. صبر کنید صبر کنید، قضیه جنسیتی شد! چانیول برخلاف خیلی هایی که تو گوشیشون پورن هست، تو گوشیش پورن نیست. ولی، همیشه یه استرس داشت که گوشیش رو پدر مادرش بردارن، پس توی رو بالشیش قایمش میکرد. چرا استرس؟ خب شما هم بودید و پدر و مادرتون یه روز کل کارتهای اعتباری و کتابها و هر چی که دوست داشتید رو ازتون میگرفتن، نگران آخرین امیدتون به زندگی یعنی گوشیتون نمیشدید؟ خب، این عمل چانیول، برخلاف خیلی کارهاش، بسیار منطقی بود که نگران باشه، گوشیش هم تحریم شه.

خب برگردیم سر مکالمه مون. چانیول گوشی رو جواب داد و گفت:"الو؟!"

صدای کسی که پشت خط بود، مثل برق سه فاز به بدنش وصل شد و خب، دروغ نبود اگر میگفت علاوه بر موهای بدنش، موهای سرش هم سیخ شدن... چون محض رضای خدا، من خودم هم دیدم که موهای سرش سیخ شدن:"پارک چانیول، قرار بود نیم ساعت پیش خونه من باشی ولی اینطور که من میبینم، هنوز خوابیدی. فکر کنم علاقه ای به کلاس من نداری، پس من با آموزش صحبت میکنم که این واحدت رو حذف کنن."

چانیول سریع گفت:"نه نه نه... من همین الان خودم رو میرسونم. ببخشید حتی نمیدونم چی شد که خوابم برد."

بکهیون گفت:"اگر تا نیم ساعت دیگه رسیدی که رسیدی. اگر نرسیدی، خب... حذفی."

و گوشی رو قطع کرد. چانیول، سریع از تخت پایین پرید و از توی کمدش، یه تیشرت مشکی با یه شلوار بغل سفید آدیداس برداشت و بعد پوشیدنش رفت جلوی آیینه و به زور تف، موهای سرش رو برگردوند سر جای قبلیش و سریع، از خونه زد بیرون. آهان، چون کفشش تو جاکفشی بود، با دمپایی پرید توی ماشین آخرین مدلش و مسیر خونه بکهیون رو رفت. وقتی رسید به اون خونه ویلایی قشنگ، از ماشین پیاده شد و به ساعتش نگاه کرد. خب، هنوز نیم ساعت نشده بود. لااقل اینطوری فکر میکرد. زنگ رو زد و بکهیون گفت:"31 دقیقه شده پس حذفی."

چانیول با تعجب گفت:"هنوز 25 دقیقه هم نشده."

صدای اسمسش اومد و بعد از چک کردنش، اسکرین شات تماسش با بکهیون بود که زده بود تماس با پارک چانیول، 31 دقیقه پیش. خب، چانیول حتی نمیتونست باور کنه که 31 دقیقه شده پس گفت:"استاد، تا در ماشین رو ببندم شد یک دقیقه. نمیتونم بیام تو؟"

Alpha + Omega = WE (Completed)Where stories live. Discover now