part6²

151 50 27
                                    

کنار سیرین روی صندلی نشسته بودن و تام و مکس کنار در بودن و منتظر بودن هر لحظه خبری از لئو بیاد.

مکس: من مطمئنم اون ماشین کوفتی قصد داشت زیرش کنه، لئو رو هدفش قرار داده بود!

این رو در حالی که آشفته و نگران به نظر میرسید میگه که همه نگاهشون رو به اون میدوزن و دنیل میگه.

تام: یعنی میگی.. خب کی باید بخواد همچین کاری کنه؟ از شناختی که از لئو دارم اون با هیچکس دشمنی نداره

همون لحظه که اینو میگه ویولت پیداش میشه، به سمتشون که میاد همه با تعجب به اون خیره میشن، سر و وضع نا مرتبی داشت، طوری بود که انگار از دعوا فرار کرده و نفس نفس میزد، چشمای وحشت زدش رو به تام میدوزه و با تن صدای آرومش که وحشت و ترس با اون قاطی شده بود میگه.

ویولت: لئو؟ حالش خوبه؟! آسیب جدی دیده؟

مکس به دختره زال رو به روش که برای اولین بار اون رو مدید با تعجب نگاه میکنه، نمی دونست چرا هیچ از دیدنش حس خوبی نداشت.

تام: ما هیچی نمی دونیم ویو، مکس اون رو اورد بیمارستان و طوری که فهمدیم پیشونیش و دستش آسیب دیدن.

ویولت با شنیدن این دستی روی صورتش میکشه و بعد یه گوشه می ایسته.

مکس همچنان جدی نگاش میکنه و بعد به گوش تام نزدیک میشه و میگه.

مکس: این دیگه کیه؟
تام: ویولت قبلا عضو نایت رینبو بود
مکس: منظورم اینه که اینجا چیکار میکنه؟!

تام: خب منم نمی دونم چطور خبر دار شده که لئو اینجاست، شاید دنیل بش خبر داده..
مکس: منظورم اینه ،یعنی اون دوست لئوِ؟
تام: دوست دخترش

برای یه لحظه شوکه میشه اما بعد نیشخندی میزنه و میگه.
مکس: چی میگی لئو دوست دختر نداره اون گیِ

تام: خب من و تمام دانش آموزهای مدرسه اینطور فکر میکردم تا وقتی با ویولت قرار گذاشت

مکس همچنان شوکه نگاش میکرد "یعنی لئو گی نیست آخه چطور ممکنه؟" ذهنش حسابی درگیر شده بود که یهو دکتر از بخش خارج میشه و همه با عجله به سمتش میرن.

مکس: لئو؟ حالش خوبه؟؟! می تونیم ببینیمش؟!
دکتر: تازه به هوش اومد ، ولی-

نمیذاره حرفشو ادامه بده ، دکتر رو کنار میزنه و بدون اجازه وارد اتاق میشه.

به محض دیدن لئو با عجله خودش رو به اون میرسونه و محکم بغلش میکنه.

لئو متعجب نگاش میکنه (تا الان مکس رو اینقدر نگران ندیده بود) زیاد طول نکشید که خودش رو عقب کشید و یه دستش به پشت سرش حرکت میکنه و سر لئو رو نگه میداره، خواست یه چیز بگه ولی قبل از اینکه بخواد زبون باز کنه لب هاشو روی لبای لئو قرار میده و صداشو خفه میکنه.

ℕ𝐈𝐠𝐡𝐭 ℝ𝐚𝐢𝐧𝐛𝐨𝐰 -𝒱𝒾ℴ𝓁ℯ𝓉Where stories live. Discover now