Suhoo

557 95 63
                                    



یه سری ادیت براتون توی چنل گذاشتم چکشون کنید :)) ممکنه فوحش بخورم ولی خب

ایدی چنل : airyfairyy
برای پیدا کردنشون هم #visionary رو سرچ کنید
همه ادیتا و اهنگا اونجاست

و قبل از خوندن این پارت اهنگی که برای پارت اخر گذاشتم توی چنل رو پلی کنید و بذاریدش روی تکرار صداش رو کم کنید و بخونید 🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️








در اسانسور با صدای دینگ مانندی باز شد و پسر در حالی که شونشو ماساژ میداد سمت خونه برادرش به راه افتاد

با دوست دخترش بدجوری دعوا کرده بود و دختر ازش خواسته بود شب رو جایی غیر از خونه ی اون بگذرونه
و خونه ی برادرش تنها جایی بود که میتونست بمونه

هوفی از کلافگی کشید
یعنی هنوز از دستش ناراحته؟
دستشو توی موهاش کشید و کلید زاپاس رو در اورد
نصفه شب بود و نمیخواست پسر بزرگ تر رو  از اونچه که هست عصبانی تر کنه 

کلید رو توی در چرخوند و وارد سالن شد
ولی با شنیدن صدای حرف زدن چشم هاش درشت شد
سعی کرد تا جایی که میتونه اروم وارد شه

« نمیدونم پارک چه نقشه ای داره ولی حالا که پلیسو با خودش همدست کرده کارش خیلی راحت میشه »

با شنیدن صدای جیمین اخم کرد و یک قدم عقب رفت
داشتن راجب چی حرف میزدن؟

« خداروشکر که هیچ ایده ای ندارن چه شکلی شدی وگرنه الان همه جا عکستو زده بودن»

پشت دیوار راهرو قایم شد چرا باید عکس جیمینو بزنن به در و دیوار شهر؟
« زیاد فرقی نداره همین الانشم توی اخبار رسما تمام مشخصاتم پخش شده زیاد وقت نمیبره پیدام کنن»

« هی اینطوری نگو »
سوبین با اخم گفت
جیمین کلافه نفسش رو بیرون داد

« هرچند پلیسا واقعا کارو سخت میکنن جیمین وقتی من خونه نیستم سعی کن سر و‌صدا نکنی که همسایه ها بویی نبرن کسی اینجاست تا ببینم باید چه غلطی کنیم  »

سوهو مشکوک راه رفترو برگشت و از خونه بیرون رفت
درو اروم پشت سرش بست و همینطور که سمت اسانسور میرفت اسم جیمین رو توی اینترنت نوشت
ولی حتی لازم نبود کامل تایپش کنه
فقط با نوشتن پارک
یه تیتر بزرگ از هشدار پلیس سئول بالا اومد

پسر روی سایت زد
و چشم هاش با خوندن هر خط درشت تر شد

قاتل فراری

اروم خندید
« اون روانی بلاخره زد یکیو کشت ها؟ »
بیشتر خندید
« پارک جیمینه بیچاره »
بیشتر خندید و شماره پلیس  رو گرفت

« بلاخره سوبین از شرت خلاص میشه »



———————


𝐕𝐢𝐬𝐢𝐨𝐧𝐚𝐫𝐲 | yoonminWhere stories live. Discover now