یادآوری- پنج

1.2K 379 216
                                    

خلاصه پارتهای چهل و چهار تا پنجاه


خلاصه پارت چهل و چهار:

رفتیم به ورزشگاه اختصاصی شرکت رئیس پارک. جایی که همه ی محافظین طبق دستور قبلی شیوون توی سالن هنرهای رزمی جمع شده بودن. چان به محض ورود گفت دو گروهی که مسئول محافظت از خانواده ش بودن بیان جلو. چان حین بازجویی این هشت نفر از افزایش شدت رایحه ش و لحنِ نافذش استفاده کرد که تاثیر واضحی روی گرگهای درونِ همه ی محافظین گذاشت و تجربه ای جدید و در عین حال آمیخته به شوک و وحشت زدگی رو براشون به همراه داشت! (آیا رازیست در آن؟)

خوندن مکالمه ی بین یول و محافظین خاطی و که به خودتون می سپرم اما به طور خلاصه: از اونجایی که دو محافظِ خاطی روی تکرار دروغهاشون در مورد ماجرای رستوران اصرار داشتن، یول یه گوشمالی درست و درمون به اون دوتا داد که لِه شدن زبون یکیشون بین دندوهاش (به خاطر اصرار بر دروغ) و کوبیدن مُشت توی چشم دیگری (به خاطر بستن چشمهاش روی خطای همکارش) می شد که البته این کار رو طوری انجام داد که اون دو نفر مُطیعانه این مجازات رو پذیرفتن، جوری که احساسی مثل احساس یه اُمگا وقتی در برابر لحظ نافذ آلفایی قرار می گیره رو تجربه کردن (!). در کنار اون شش نفر بعدی رو هم بابت سهل انگاری در این قضیه مجازات کرد به این صورت که این دوتا اصل کاریها رو به اضافه ی دو تا لیدر هر دو گروه سر و ته آویزون کرد و به اون چهارتای باقیمانده دستور داد با تمام قدرت به عنوان کیسه بوکس بهشون ضربه بزنن تا یه مجازات مشترک باشه براشون (چون فقط با همدیگه همکار نبودن و بعد این همه سال همکاری رفیق هم محسوب میشدن). علاوه بر اون: دو محافظ خاطی رو اخراج کرد ولی به شیوون گفت حقوقشون تا پایان قرارداد رو تسویه کنه و تمام هزینه های درمانشون رو از حساب شرکت بپردازه. هر دو لیدر و زیردستها که همه رده های بالا داشتن به محافظ سطح مبتدی تنزل مقام پیدا کردن و حقوق و مزایاشون کاهش پیدا کرد.

در نهایت هم برای همه محافظین خط و نشون کشید که زین پس براتون خانواده، عزیزان، دوستان و هر کسی که وظیفه محافظت ازش رو به عهده تون میذارم حکم خود من رو دارن و اجازه کوچکترین اهانت، بی احترامی و سرپیچی و سهل انگاری نسبت بهش رو ندارین وگرنه دفعه بعد شما رو سروته میکنم اینجا، اگرم غرورتون با انجام وظیفه تناقض داره استعفاتونو تحویل شیوون بدین و هِری.

وسط این مجلس بزن بزن، شیوون چون متوجه قرار گرفتن دست چانیول برای لحظاتی روی قلبش شد به سمتش رفت و احوالش رو جویا شد که چان اطمینان داد حالش خوبه و فقط طبق معمول این روزها بازم تیر کشیده. فهمیدن که در تمام این سالها بدون وجود دلیلِ پزشکی مُوجه چانیول این مدل دردها رو از ناحیه قلب هر از گاه تجربه می کرده! (آیا سری درآن است؟)

💊  آلـفــای کـوچـــک مــن 💊Where stories live. Discover now