۰.

58 6 15
                                    

سلام
ممنون از هر کسی که اینجاست و امیدوارم که تا آخرش هم همراه بمونید.

چنتا نکته‌ی کوچولو هست که باید درباره‌ی داستان بگم یکیش اینه که داینر(Diner) به رستوران‌های کوچیکی گفته میشه که معمولا غذاها یا گاهی اوقات نوشیدنی‌ با قیمت و زمان کم سرو میکنن. بیشتر توی مکان‌های پر رفت و آمد قرار دارن. ۲۴ ساعته هستن و یا ساعات کار زیاد و شیفت شب دارن. توی تعداد زیادی از ایالت‌های امریکا، کانادا و اروپای غربی رواج بیشتری دارن و این رستوران-کافه فضای کلی داستانه.

 مدت زیادیه که توی درفت خاک میخوره و حقیقتا فقط یه سری دلایل برای خودم دارم برای اینجا گذاشتنش، علاوه بر اینکه از پیش خودم نگهش داشتن خسته شدم.
به هیچ وجه ادعا نمیکنم که موضوع جدیدیه یا اینکه موضوع و پیش‌زمینه‌ی موضوع داستان رو قبلا جایی ندیدین، اما این ساخته‌ی من از این قالبِ تکراریه و اگه بهش فرصت داده بشه امیدوارم که راضیتون میکنه.

ایده‌ی اولیه با گوش دادن به یه آهنگ به ذهنم رسید که اگه بشناسیدش با اسم داستان هم به یادش افتادین، اگر هم‌ نه که توی پارت آخر بهش میرسیم.

داستان کوتاهه و پارت‌ها هم همینطور. در‌ آخر اگه این رو دارین وقتی میخونین که داستان درحال آپه یا پیش‌زمینه‌ای ندارین باید بگم شخصیت‌های این داستان و هویت‌هاشون توی پارت آخر مشخص میشه:)
اگه حدسی داشتین برام جالبه که بدونم و اینکه امیدوارم برای رسیدن به اسم‌ها صبور باشین🧡

[برای فراموش نکردن حس خونده شدن]

-

Tom's DinerWhere stories live. Discover now