پشت تلفن؟

349 57 18
                                    

فکر کنم قبلش باید اطلاعیش و بدم...
خوب این پارت دارای اسمات از کوکوی میباشد..

با تشکر.
البته مکان اسمات اصلی را در میانه های پارت مشخص خاهم کرد.
_

______________________________

هردو پسر اخم کرده توی ماشین جونگکوک نشسته بودن....
یکی از اونها بخاطر دلبردن از مردم و کیوت بازی ، از پارتنرش و دیگری بخاطر (از نظر خودش) طرد شدن از طرف پارتنرش اخم کرده بود...

تهیونگ نگاه چپکی به کوکی انداخت و نفسشو صدادار بیرون داد.
-الان بجای این که ازم معذرت بخوای قهر و اخم میکنی ؟

جونگکوک بدون نگاه کردن به تهیونگ دلخور جواب میده:
-قهر؟ بخاطر چی قهر کردی؟
-جونگکوک با من شوخی میکنی؟ تو بخاطر یه شیر موز که حتی جونم نداره و هر مارکتیم میفروشه من و ول کردی به امون مسیح....(مکث کوتاهی میکنه و اروم شمرده شمرده ادامه میده) تو بخاطر یه شیرموز فاکی منو ول کردی و من با مخ افتادم رو زمین، اونم بین دختر پسرای دانشگاه....بعد الان پرو پرو میگی چرا قهر کردی؟
اینو من باید بپرسم جناب جئون!

-تو به چه حقی اون قیافه کیوت و بین بقول خودت دختر پسرای دانشگاه گرفته بودی؟

تهیونگ با پشمای ریخته شده کمی از تکیه‌گاه صندلی فاصله میگیره..
- تو الان جدی کوکی؟

- من کاملا جدی جدیم، چرا باید همچین قیافه بامزه ای به خودت میگرفتی؟

تهیونگ دیگه پشمی نداشت که بریزه، لحن جونگکوک جوری بود که اگه الان تو دادگاه بودن، تهیونگ میشد مجرم و کوکی هم همون قربانی بدبخت بود.

با صدایی اروم و ته‌ته پته کنان جواب کوکی که روش خم شده بود و داد:
-خوبب...من..چیزه..(نفس عمیقی کشید تا ریلکس تر بشه و جملات و درجای مناسبی بکار ببره) خودت میدونی من وقتی از خواب بیدار میشم تا چند دقیقه اول نمیفهمم اصلا کجام..وقتی تو اون چاقو رو از پشت بهم زدی و من افتادم زمین میشد گفت تازه از خواب بیدار شده بودم...
با به دست اوردن اعتماد به نفسش با صدای بلندتری نسبت به قبل تو چشای کوکی نگاه کرد.
-واستا ببینم نکنه تو انتظار داشتی من هوشمند از خواب بیدار بشم؟ وقتی خودت این عادتمو میدونی...میدونی بعد خواب نمیتونم پر ابهت باشم..

-اره خوب لعنتی تو باید میفهمیدی کجا خوابیدی و کجا بیدار شدی...
کسی که باید سرزنش میشد تهیونگ نبود..شمام هم با من هم نظرین.
اینکار کوکی فقط باعث میشد تهیونگ بیشتر از قبل ناراحت بشه ولی تهیونگ ادم نسبتا منطقی به کوکی بود.
-جونگکوک الان هردومون عصبی و ناراحتیم و این بحث اصلا بحث منطقی نیست، پس همین جا تمومش میکنیم و اگه ارزشی داشت وقتی که عصبی نبودیم ادامش میدیم. حالا هم میخوام برم خونه خودم میخوای تو برسونی یا برم از جونی هیونگ ماشین بگیرم؟
-ولی من میخوام همین جا حرف.....

Are you kidding me?Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang