✯𝑆𝑂𝐿𝐷 𝑬07⛓️

817 159 110
                                    

طبق حرف‌های تهیونگ، فرداش واقعا با آلفا مواجه نشد و این فرصت خوبی رو برای فکر کردنش فراهم کرد.

در سکوت داخل اتاق مرتبی که دقیقا روبه‌روی اتاق آلفا قرار داشت روی تخت نشسته بود و به آینده‌ش فکر می‌کرد.

کل خونه با سیستم محافظتی پرفکتی محافظت می‌شد و هیچگونه وسیله‌ی ارتباطی‌ای با دنیای بیرون نداشت.

به صفحه‌ی سیاه تی‌وی نگاه می‌کرد و داخلش تصویر رنگی خودش و خانواده‌ش رو می‌دید که کنار هم خوشحالن و می‌خندن.

+ من واقعا امگای بدبختی‌ام..شاید اگه یه ذره شانس داشتم کارم به اینجا نمی‌رسید.

چشم‌هاش رو که در اثر جوشش اشک می‌سوختن مالید و زانوهاش رو بغل گرفت.

هوای خونه کمی سرد بود و چون از سیستم گرمایش و سرمایش هوشمند خونه‌ی تهیونگ سر در نمی‌آورد مجبور بود دمای پایینی که امگاش ازش متنفر بود رو تحمل کنه‌.

سرش رو به پشتی تخت تکیه داد و به چشم‌هاش فرصت بسته شدن داد.

+ کاش وقتی چشم‌هام رو باز کنم بفهمم که همه‌ چیز فقط یه کابوس بوده..

گفت و درحالی که پلک‌هاش روی هم استراحت می‌کردند، در سکوت به خواب رفت..

____________

_ بیدارشو سوکجین.

غلتی روی تخت زد و خودش رو بیشتر از قبل لای پتو ساندویچ کرد. مدت زمان زیادی از وقتی که بالاخره احساس گرم شدن کرده بود نمی‌گذشت و دلش می‌خواست فقط چند دقیقه بیشتر استراحت کنه.

_ با توام امگا...بهتره همین الان بلندشی.

یه لای چشمش رو باز کرد و با قامت بلند آلفا که دست به سینه کنار تختش ایستاده بود مواجه شد. با حالت گیجی بلند شد و نشست اما هنوز کاملا بیدار نشده بود.

+ می‌شه پنج دقیقه‌ی دیگه بخوابم؟

تهیونگ به امگای نیمه هوشیار که موهای نسکافه‌ایش به صورت بهم ریخته روی پیشونیش ریخته بود نگاهی انداخت و لب زد:

_ گشنمه. بیا برام غذا درست کن.

گفت و رفت.

پسر کوچکتر به زحمت پتو رو از روی خودش کنار زد و به سمت دستشویی داخل اتاق رفت.

بعد از شستن دست و صورتش و مرتب کردن لباس‌هاش به سمت در رفت و تازه اونجا بود که فهمید چهارده ساعت خواب بوده. بدنش بخاطر ساعات زیادی که حتی متوجه گذرشون نشده بود لرزید و به سمت پله‌ها رفت.

تهیونگ روی صندلی داخل آشپزخونه نشسته بود و داخل گوشیش ایمیل‌هاش رو چک می‌کرد.

از کنار آلفا رد شد و در یخچال رو باز کرد. حتی الان هم مغزش انرژی همراهی نداشت و راندمان پایینی از خودش نشون می‌داد.

SOLD || TAEJINOpowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz