part 33

211 39 11
                                    

"میخوام داخل بشم"

میدونست اون راهرو و اتاق‌های لعنتی‌اش به چی ختم میشه. نگهبان با جدیت گفت:

"نمیتونم اجازه بدم داخل بشی، برو بشین سر جات بچه!"

تهیونگ با عصبانیت قدمی جلو آمد که دستی محکم به قفسه‌ی سینه‌اش برخورد کرد. با چشم غره‌ای به تهیونگ نگاه کرد و رو به نگهبان گفت:

"از طرف آقای سانگ هماهنگ شده..."

نگهبان با شنیدن اسم، تعظیم کرد و بدون حرف کنار رفت. جین محکم بازوی تهیونگ رو گرفت و همراه خودش به داخل برد. با خشمگین‌ترین حالت ممکن، زیر لب گفت:

"نزدیک بود به فاکمون بدی!..."

تهیونگ بی حوصله لب زد:

"داشتم خفه میشدم..."

جین با احتیاط نگاهی به پشت سرش انداخت و جواب داد:

"کاش خفه میشدی!"

میدونست زبون جین موقع عصبانیت تلخ میشه، دندان‌هاش رو از ناراحتی به هم زد و با صدای آرامی گفت:

"اره خب! برای تو خوب میشد، سهم منو کامل برمی‌داشتی..."

جین ایستاد و بی روح به تهیونگ نگاه کرد. بوگوم تازه وارد راهرو شده بود و نمیتونست حرف‌هاشون رو بشنوه پس با جدیت گفت:

"واقعا فکر میکنی من از سهمت برداشتم؟"

حرفش رو باور نمیکرد، تهیونگ با گیجی به جین نگاه کرد و پرسید:

"پس کی..."

"جونگ‌کی سهمت رو بر‌میداشت! و لازمه بدونی این قضیه رو فقط من و جونگ‌کی میدونستیم. جونگکوک نمیدونست و گرنه خشتک جونگکی رو سرش میکرد!"

تهیونگ ناخودآگاه خندید که با صدای جین دهانش بسته شد

"نیشت رو ببند تهیونگ...الان وقت ماموریته نه خوش گذرونی"

بوگوم که ظاهر فوق العاده متفاوتی با خودش پیدا کرده بود جلو‌تر رفت و لب باز کرد:

"من داخل میرم که شناسایی نشم، شما دو تا توی یکی از اتاقها برید و تا وقتی من بهتون پیام دادم..."

جین سرش رو تکون داد و به سمت یکی از اتاق‌ها رفت. به سر تا پای مردی که کنار در ایستاده بود نگاه کرد و گفت:

"تو هرزه‌ی این اتاقی؟"

پسر که انگار این موارد براش عادی بود، نیشخندی زد و جواب داد:

"سرویس هم میدم. اما فعلا برای کرایه اتاق اینجام."

جین دستش رو در جیبش فرو برد:

"کرایه اتاق چنده؟"

"۱۰۰ وون..."

"خودت چند؟"

𝐁𝐈𝐆 𝐇𝐄𝐈𝐒𝐓 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕_ 𝐍𝐀𝐌𝐉𝐈𝐍Where stories live. Discover now