episode 8

29 2 1
                                    

پرنده ها جیک جیک میکردن و برای خودشون آوازی رو میخوندن. دقیقا مثل آواز صبحگاهی. هنوز هوا تاریک بود و کمی پرتوهای قرمز و قهوه ای رنگی دیده می‌شد. بوی سیگار از بیرون به داخل چادر میومد.
تعجب کرده بود.کمی پلک زد و به خودش شک کرد که " نکنه تا غروب خوابیدم. اونم وسط جنگل."
زمان واسش بی معنا شده بود. نمی‌دونست هنوز شبه یا صبح شده.
قبلا یه جایی خونده بود که حین غروب نخوابید وگرنه توی زمان گم میشید. دلیل گیج شدنش همین بود ولی وقتی سرشو چرخوند، جونگکوک رو دید که هنوز خوابه. مطمئن شد که خورشید هنوز طلوع هم نکرده.
حالا که مغزش متوجه زمان حال شده بود، واسش سوال شد که...

"این بوی سیگار از کجا میاد؟"
"یعنی یونگی بیداره؟"

بعد کمی دوباره فکر کرد و یادش اومد دیشب آتیش روشن کرده بودن.

"اوه شت! نکنه آتیش هنوز روشنه؟"
"نکنه درخته آتیش گرفتن؟"
حتی بد تر از اون...
"نکنه چادر یونگی آتیش گرفته؟"

با وحشت زیپ چادر رو باز کرد و پتو به دست به نجات یونگی دویید. همین که از چادر بیرون زد یونگی رو دید که کنار رودخونه، سیگارشو دود میکنه تو هوا.
نمی‌دونست اون لحظه عصبانی باشه و بزنه پس کله ی یونگی یا بیخیال اشتباه خودش بشه.
نفس عمیقی کشید و پتوی توی دستش رو دور خودش انداخت و سمت یونگی رفت.

پسر مو نعنایی متوجه حظور شخصی شد و نگاهی به پشت سرش کرد.

"صبحت بخیر جوجه رنگی"

جیمین لبخندی زد و کنارش نشست.

"هنوز خورشید هم بیرون نیومده، چرا بیداری؟"

یونگی ته سیگارشو روی سنگ ها خاموش کرد و تو چشمای جیمین زل زد و گفت:

"میخاستم طلوع آفتاب رو ببینم. خوبه که بیدار شدی، حالا باهم می‌بینیم."

جیمین دوباره لبخندی زد و هر دوشون به روبه رو خیره موندن.
خورشید کم کم بیرون میومد. هوای گرگ و میش، به مرور روشن تر میشد.
صدای فندک به گوش جیمین خورد و نگاهی به یونگی کرد.
پسر مو نعنایی سیگار دیگه ای رو روشن کرد و محو افق شده بود.
جیمین نفس عمیقی کشید و توی دلش می‌خواست که هیچوقت دیگه دست پسر بغل دستیش سیگار نبینه.
خورشید طلوع کرد و در عین حال که هوا خیلی صاف بود تکه های کوچکی ابر، مثل نقطه چند جای آسمون دیده میشد.

یونگی که هنوز به آسمون خیره بود زیر لب زمزمه کرد:

"واقعا قشنگه"

پسر مو نارنجی رو به یونگی کرد و با قشنگ ترین لبخند دنیا مواجه شد و دوباره رو به آسمون کرد و گفت:

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Feb 04 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

My oxygen Where stories live. Discover now