دوره جدیدی از زندگی آغاز شد.
جونگکوک الان یک مستأجر و در عین حال دو هدف از زندگی کردن توی خونه کیم داشت: یک) بتونه برای خونه خودش پول جمع کنه. دو) تا زمان پسانداز کافی در کنار مرد از زندگی لذت ببره.
شاید تا زمانی که دوست پسر لانا کیم لوپ بهانهای برای خوردن و خوابیدن مفت داشت؛ اما الان مهم نیست تهیونگ نسبت به بعضی کارهاش چه نظری داره.مرد با دستی تکیه داده به کمر و با اخم به قبضهای تسویه شده این ماه نگاه میکرد.
_:« فکر کنم بهت گفته باشم جونگکوک که لازم ندارم کسی قبضهامو پرداخت کنه.»جئون شونهای بالا میاندازه
_:« مشکلی نیست هیونگ!»تهیونگ:« تو اینجا موندی که بتونی پول کافی جمع کنی نه اینکه با پرداخت قبض و خرید سوپرمارکت بدتر هر چیزی که جمع کردی رو خرج کنی، یادت رفته؟»
لبخند کجی روی صورت پسر کوچکتر شکل میگیره.
اگر خرج کردن تمام پسانداز در راه تسویه قبضها و خرید سوپرمارکتی به معنی دیر رفتن از این خونه است، حاضر بود بی قید و شرط هر روز انجامش بده.
_:« خرید چند بسته سبزیجات و قهوه قرار نیست من رو ورشکسته کنه.»تهیونگ رسیدها رو روی میز کوبید و با حالتی ناراضی گفت.
_:«بحث کردن باهات هیچ فایدهای نداره، تو قبضها رو پرداخت نمیکنی، متوجه شدی؟»و خوب جونگکوک از موضع خودش پایین نیومد. اونقدر چونه زدن که بلاخره تهیونگ راضی شد پسر همچنان به پرداخت قبض و رسیدها و خرید سوپرمارکتی ادامه بده.
در این بین مرد میانسال یکسری مسائل رو درمیون گذاشت که جئون نمیدونست چطور لبخندش رو مهار کنه.
قهوهای که کیم هر صبح میخورد، قهوه معمولی نبود. انگار به کافئین معتاد؛ اما از تلخی متنفر بود پس همیشه کپسولهای طعم دار شیرین میخرید. از محصولات ارگانیک متنفر بود و شیربادام دوست نداشت و ترجیح میداد هر روز شیر توتفرنگی بخوره.این مرد خیلی جالب بود.
جئون قول داد هیچ وقت قهوه تلخ و محصولات ارگانیک نمیخره و احساس میکرد، می.تونست تا آخر عمر، تمام پولهاش رو صرف خرید برای زاعقه شیرین مرد بکنه.
شاید مقاومت و اسرارش برای خرید نکردن جئون به این خاطر بود که نمیخواست کسی از علاقهاش به چیزای شیرین پی ببره.
YOU ARE READING
«𝐍𝐎𝐕𝐄𝐋𝐈𝐒𝐓|ناولیست»
Fanfiction[ برای اطلاعات بیشتر وارد بوک بشید🎭] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥𝐢𝐬𝐭 ✍🏻 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑🤝🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:- 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️