وقتی رایتر پریوده /:
اول می زنه
یهو شخصیت اصلی به خاطر کار باباش نامزد می کنه /:
بعد نامزده یهو حامله میشه
اون یکی شخصیت از غم عشق می زنه خودشو می کشه ولی نمی میره و میره تو کما
اون یکی هم همش میره تو اتاقش و واسش گل می زارع و کلی گریه می کنه ( تشنج ریدر ها )
تهشم می خواد با دختره به هم بریزه ولی نمی تونه از بچه بگذره
از اون یکی عشقش هم نمی تونه بگذره
می زنع خودشو می کشه
شانس ما اون یکی هم از کما در میاد
میره اول سر قبرش کلی عر می زنه
بعدشم میره پیش بچه اونی که مرده
بعد با دختره به یاد عشقشون رو هم می ریزن و بچه هه رو بزرگ می کنن /:
تهشم ...
شخصیت میره دست بچه هه رو می گیره و می رن سر قبر اون یکی
می گه
پسرم
این باباته
/:تامام
رایتر هم می گوید هر کسی که نظر نداده از پهنا انگشت فاکم درونش /:
......
وی عرر زنان پس از خواندن چنین فنفیک سد اندی و فاک گویان به آزمون هایش به سراغ کتاب ها رفته
YOU ARE READING
⌝ داستان های یک ریدر و فنفیک (: ⌞
Non-Fiction↰ آیا شما هم یک ریدر هستید ؟ ⇝ ↰ ایا شما هم فنفیک می خوانید ؟ ⇝ ↰ ایا شما هم شیپ می کنید ؟ ⇝ ↰ آیا از انواع مشکلات رایتر های عزیز رنج می برید ؟ ⇝ .... خود را با ما به اشتراک بگذارید . ✎﹏