....
-------------------------------------------------------
_ آنچه گذشت ...
جونگ کوک با مظلومیت لب هایش جلو اورده و گوش های خرگوشی اش پایین می اید
...
صبر کن ببینم
...
گوش های خرگوشی ؟؟؟
...
واد د فاک ؟؟؟
خب بزارین شرایط رو توصیف کنم ... اویس که به ملکوت اعلی پیوست و با دیدن گوش های خرگوشی کوک ، هفت دور رسما پاره شد ، خب باشه تهیونگ رو فاکتور می گیریم که چه اتفاقی براش افتاد ، جیمین عزیز از روی صندلی به روی زمین پرت شد و نامجون عزیز تر همون صندلی رو به فاک داد .
شوگا خوابیده ، جی هوپ داره جیغ می زنه و تا جایی که رصد می کنیم جین در حال دویدن به سمت پناهگاه حیوانات و یک عدد جونگ کوک روی کولشه _
اویس از همان عرش ملکوت ، جین را دیده و دمپایی چپش را از بالا رها می کند . دمپایی با ضرب ، روی سر جین فرود می آید و جونگ کوک از دستش می اوفتد
جونگ کوک که مرحله جونگ شوک رو رد کرده و وارد فاز جونگ کرک ( کرک و پراش ریخت پچه ) می شود ، توسط اویس نجات یافته و به محل فیلمبرداری باز گردانده می شود ... صحنه جالبی نبود ...
دیدن شوگا با خز های مشکی و جی هوپ با لباس ساحره ها ، جیمین با بال های فرشته گونه ... نامجون و دندون های خون آشامی ... و تهیونگ ...
_ اویس ایز دان _
با دم پری دریای ؟؟
شرایط _ اول از همه در حال جمع کردن جین با کاردک روی زمین و خالی کردن وی روی صندلی هستیم ... اویس را از برق کشیده تا از جو درآمده و به مجری گری اش بپردازد ... جونگ کوک ... بهش دست نمی زنیم احتمال اتصالی وجود داره ، فعلا هنوز دم در نیاورده ... خب تهیونگ مثل اینکه داره حال می کنه ... یک وان براش آماده کردیم ... شوگا ... از اونجایی که از گرمی خز ها راضی به نظر می اید در حال استراحته ... جی هوپ همچنان داره جیغ می زنه ... نامجون هم مثل تهیونگ ، داره با فضا و مکان ، نظریه های رد قابلیت های محدودیت ، می زنه ... جین ... جین کجاست ... عیح جین رو گم کردیم _
مثل اینکه جین هنوز در فاز انسانی اش مانده ... شکر ...
فرد X " سه ، دو ، یک ... اکشن "
اویس " بله ، بعد از وقایع کرونا و تجدید نسل اعضا ، بالاخره به بحث سوالات و جواب فیکشن طور می رسیم ... از اونجایی که همه با سن و رسم و سایزتون آشناییت دارند ... کلا می ریم سراغ سوالات "
اویس برگه را ورق زده ... تهیونگ با دمش روی کوک آب می ریزد ... کوک تکانی نخورده ... دوباره امتحان می کند ...
تهیونگ " هی دختره ... ببین پسرم چش شده "
اویس سرش را بالا آورده ، اول تشنج می کند ، دوم با دیدن کوک در حالیکه به یک نقطه خیره شده و گوش هایش سیخ کرده ، اخم می کند
" یا حضرت پشم "
زیر لب گفته و جلو می رود
YOU ARE READING
⌝ داستان های یک ریدر و فنفیک (: ⌞
Non-Fiction↰ آیا شما هم یک ریدر هستید ؟ ⇝ ↰ ایا شما هم فنفیک می خوانید ؟ ⇝ ↰ ایا شما هم شیپ می کنید ؟ ⇝ ↰ آیا از انواع مشکلات رایتر های عزیز رنج می برید ؟ ⇝ .... خود را با ما به اشتراک بگذارید . ✎﹏
