| Chapter 31

436 83 40
                                    

31 | هیت


*این پارت اسمات می باشد*


جهیون در بوسه همراهی می کرد و بالاخره تونسته بود که کنترل بوسه رو از امگای کیوت بگیره. آنقدر لب های یکدیگر رو بوسیدند و مکید و زبان و دهان یکدیگر را چشیدند و مزه کردند که متوجه گذر زمان نبودن.. متوجه اینکه پاهای تیونگ به دور کمر جهیون حلقه شد نشدند. متوجه این نشدند که به سمت تخت خواب رفتن.


دستای تیونگ برای لمس پایین تنه آلفا داشت پر می کشید..


تیونگ دستاش رو به دور گردن جهیون پیچاند. از هم در حالی که نفس نفس میزدن جدا شدن. جهیون پیراهنی که تن تیونگ بود رو در آورد و با لذت خاصی به بالاتنه سفید و براق تیونگ خیره شد... ترقوه هاش، نپیل هاش...


جهیون به سراغ گردن تیونگ رفت و بر روی خط فک، سیب گلو، ترقوه های تیونگ کیس مارک هایی به جا گذاشت که می توانست شرط ببند که فردا همه آنها به رنگ بنفش درمیان. قفسه سینه اش را بوسه باران کرد و نپیل های تیونگ رو به دهان گرفت و گاز های ریزی بهش میزد که باعث بلند شدن ناله های تیونگ شد.


تیونگ دستاش رو به درون موهای جهیون برد و سر جهیون رو به خود میفشرد. و جهیون که نیز دوست داشت ناله های امگایی که زیرش قرار داشت رو بشنوه، شروع کرد به گرفتن گاز های ریز تا ناله های تیونگ مهمان گوش هایش شود.


جهیون تا زیر دل تیونگ رو بوسید و از بزاغ دهان خود مرطوب کرد.


سپس فاصله گرفت و چشمای خمار و منتظر تیونگ خیره شد.


جهیون زمزمه کرد:

"لباسای منو در بیار"


تیونگ فشار ریزی به جهیون وارد کرد اما تیونگ ضعیف تر از اون چیزی بود که بخواد بلن بشه و لباسای جهیون رو از تنش خارج کنه.


با صدای آغشته به ضعف و شهوت و نیاز تیونگ جواب داد:

"جهیونی! نمیتونم-"


جهیون خم شد و لبای تیونگ به دهان کشید و در این حین تیونگ تونست به کمک خود جهیون، پیراهن جهیون رو از تنش خارج کنه. جهیون مک های عمیقی به لبان تیونگ میزد و ناله های تیونگ در دهان جهیون خالی میشد. دستهای لاغر تیونگ، فک جهیون رو گرفت و جهیون رو به خود فشرد تا بوسه را عمیق تر از هر زمان دیگری کند.

Lavender [Jaeyong] | completeWhere stories live. Discover now