Part12🍇

6.4K 1K 59
                                    

[متن ادیت نشده!]

تقریبا نزدیک به در خروجی بودن که فردی به جونگ‌ کوک برخورد کرد و باعث شد پسر کوچیکتر با صورتی که از درد جمع شده بود پشت آلفاش قایم بشه.

گیج و کمی ترسیده از اتفاقی که پیش اومده بود، از پشتِ بازوی تهیونگ به مردی که باهاش برخورد کرده بود نگاه کرد و به آستین پسر آلفا چنگ زد.

می ترسید مقصر خودش بوده باشه و اون فرد بخواد باهاش دعوا کنه!

تهیونگ اخمی کرد و با صدای بمش لب زد:

-حواست کجاست؟؟

اونقدر ها هم عصبی نبود چون به هرحال اون برخورد تصادفی باعث شده بود امگاش اینطور کیوت پشتش قایم بشه.

__اوه... من متاسفم فکر میکنم زیاد نوشیدم و کمی مست کردم... اوه جونگ کوک!

جونگ کوک همچنان گیج به مرد خیره شده بود و از جاش تکون نمی خورد.

__من از هم کلاسی های سوکجین بودم و چندبار که برای گرفتن جزوه اومده بودم اینجا دیدمت! حتی بهت سلام هم کردم و اسمتو پرسیدم چون بنظرم خیلی کیوت بودی...

قدمی جلو گذاشت تا به کوک نزدیک تر بشه اما تهیونگ مقابلش قرار گرفت و با ابرو هایی که شدیدا به هم گره خورده بودن به مرد مقابلش خیره شد.

-فکر میکنم بهتر باشه زودتر بزاری و بری!

مرد گیج نگاهی به آلفای عصبی رو به روش انداخت و لب زد:

__مشکلی پیش اومده؟ فکر نمیکنم حرف زدن من با جونگ کوک به شما ربطی داشته باشه.

-باید طور دیگه ای باهات حرف بزنم تا متوجه بشی اگه تا دو دقیقه دیگه اینجا بمونی و به مزخرف گفتنت ادامه بدی دندوناتو می ریزم توی شکمت؟؟

مرد اخمی کرد و گیج لب زد:

__من فقط میخواستم باهاش حرف بزنم نمیفهمم مشکل کجاست که تو انقدر بی ادبانه حرف میزنی!

تهیونگ تکخند تمسخر آمیزی زد...

-بی ادبانه؟ زمانت داره تموم میشه و منم قصد دارم بهت نشون بدم بی ادبی واقعی چیه!!

قدمی به جلو گذاشت که با کشیده شدن بازوش توسط اون دست های ظریف و دوست داشتنی، متوقف شد و به سمت کوک چرخید.

-لطفا بیا زودتر بریم خونه. حالم خوب نیست!

تهیونگ به سرعت تائید کرد و بعد از کنار زدن اون مرد از در خروجی، خارج شدن و سمت ماشین تهیونگ حرکت کردن.

-بهتری؟

تهیونگ بعد از نشستن پشت فرمون، در حالی که داشت کمربند امگا رو براش میبست گفت و جونگ کوک آهسته جوابش رو داد:

-آره بهترم... فقط یکمی سرم گیج میرفت.

تمام مسیر رو در سکوت سپری کردن و تنها تهیونگ وقتی سکوت رو شکست که ماشینش رو توی پارکینگ پارک کرد.

Trust Me Baby Boy [Vkook]Where stories live. Discover now