پارت ۱۴
( زخم پا )
صبح با افتادن نور خورشید از کنار پرده نیمه باز به صورت دختر ،پلک هایش را از هم فاصله داد و ناگهان با دیدن جیمین کنارش و اینکه بغلش کرده بود ناگهان جیغ خفه ایی کشید و سر جاش سیخ نشست و با گیر افتادن دستش بین دست های جیمین دستش رو روی دهنش گذاشت تا داد نزنه تا جیمین رو از حالا خواب و بیداری بیدار نکنه
جیمین که از مچ دست دختر گرفته بود کشید و بغلش کرد و گفت :
صبحت بخیر مهی ، حالت چطوره؟ بهتری؟مهی : آمممم . . . صبح تو هم بخیر . اوهوم بهترم
جیمین : خوبه
مهی : مرسی که . . . مرسی که کنارم بودی
جیمین : خواهش میکنم
مهی: میشه یکم ...
جیمین : چرا که نه
جیمین از دختر مقداری فاصله گرفت و دختر از رو تخت بلند شد و با خجالت سریع به سمت حموم پیش رفت ولی ناگهان پاش رو گذاشت رو شیشه عطری که از دیشب افتاده بود و شکسته بود جیغ خفه ایی کشید .
جیمین ناگهان با صدای دختر بلند شد و با احتیاط جلوی در حموم رفت و گفت :
حالت خوبه ؟؟ چیزی شد ؟دختر که پاش زخمی شده بود کنار وان نشسته بود و داشت سعی میکرد خونریزی پاشو قطع کنه جواب داد :
نه چیزی نیستجیمین : مطمئنی!؟
مهی : آره آره
جیمین : باشه
جیمین داشت دنبال جارو و یا چیزی میکشت که بتونه شیشه های شکسته رو جمع کنه ولی پیدا نکرد ، چشمش به گیره افتاد و با سطل زباله به اتاق دختر رفت رو شروع به جمع کردن شیشه ها کرد .
بعد جارو برقی رو از گوشه اتاق برداشت و همون موقع دختر با پای باند پیچی از حموم اومد بیرون ...
مهی : چیکار میکنی؟
جیمین : دارم شیشه هارو جمع میکنم .
مهی : بده خودم جمع میکنم
جیمین چشمش به پای باند پیچی شده دختر افتاد و سریعا بلند شد ، دستپاچه ادامه داد :
پات ؟ پات چیشد؟؟مهی : هیچی نیست
جیمین به سمت دختر رفت و براید استایل بغل کرد و رو تخت گذاشت.
YOU ARE READING
the last sequence
Romanceموضوع : سکانس آخر ( جیمین) ژانر: رمنس ، درام ، فلاف ، بوی ×گرل شخصیت اصلی : پارک جیمین و کانگ مَهی وضعیت آپ : در حال آپ کردن تک تک پارت ها خلاصه داستان : مهی یک بازیگر تازه وارد هست و دنبال کار میگشت ، برای مدت طولانی نمی تونست کار پیدا کنه به خ...