پارت ۱۸
( توضیح )
دختر تعظیمی کرد و به سختی دردش رو تحمل کرد و چند قدم برداشت که بره ، جیمین دست دختر رو گرفت و به سمتش رفت و روبه روی دختر ایستاد
مهی : چرا این همه بهم نزدیکی؟چرا ...
مگه ما چه رابطه ایی جز همکار بودن داریم که اینقدر بهم نزدیکی !؟جیمین که از این حرف دختر تعجب کرده بود پرسید : چطور !؟
مهی : خب نمی دونم
جیمین : بیا تو ماشین بشینیم حرف بزنیم و یا بریم خونه
مهی : همینجا خوبه
جیمین : پات اذیت میشه بیا بشین تو ماشین بعد
مهی یکم مکث کرد و بعد از تفکر کوتاه قبول کرد
هر دو نشستن داخل ماشین و جیمین گفت:
خب بگو چرا گفتی این همه بهت نزدیکم ؟مهی : همینطوری اشتباه شد .حالا فیلمبرداری کی هست ؟
جیمین : همین ؟ فیلمبرداری کی هست؟؟
مهی اوهومی گفت و جیمین سرش رو به طرف مخالف چرخوندم و به خاطر عوض کردن موضوع لبخندی از سر حرص زد
مهی : چیه چرا میخندی؟
جیمین : خنده ؟؟
مهی : آره
جیمین : به نظرت این خنده از سر چیه ؟
مهی : من از کجا بدونم
جیمین : باشه باشه پس اینطور
مهی : چون احساس میکنم یه چیزی بیشتر از یه دوست هستیم .
جیمین با این حرف دختر ناگهان به سمتش چرخید و به خاطر چیزی که شنیده بود تعجب کرده بود گفت :
چی !؟ واقعا؟مهی : دیگه روشو نزن
جیمین : باشه چیزی نمیگم
مهی : آفرین پسر خوب
بمب خنده جیمین ناگهان ترکید و با خنده ادامه داد :
پسر خوب !؟مهی که حالا فهمیده بود به جیمین چی گفته به طرف دیگه چرخید تا با چهره جیمین رو در رو نشه .
جیمین : فکر کنم بهتره بیشتر از من بدونی
بعد از این حرف شروع کرد به گفتن همه چیز از گذشته اش تا الانش ، از خوانواده اش تا خودش ، از سختی هایی که کشیده تا به اینجا رسیده و . . .
مهی که با شنیدن تک تک حرف های جیمین دهنش باز مونده بود و متعجب بهش زل زده بود و بدون هیچ حرفی به حرف هاش گوش میداد .جیمین بعد از تمام حرف هاش به دختر نگاه کرد .
VOUS LISEZ
the last sequence
Roman d'amourموضوع : سکانس آخر ( جیمین) ژانر: رمنس ، درام ، فلاف ، بوی ×گرل شخصیت اصلی : پارک جیمین و کانگ مَهی وضعیت آپ : در حال آپ کردن تک تک پارت ها خلاصه داستان : مهی یک بازیگر تازه وارد هست و دنبال کار میگشت ، برای مدت طولانی نمی تونست کار پیدا کنه به خ...