🤍🌸PART 4🌸🤍

559 144 22
                                    

دایره ی قرمز رنگ و طرح هایی که دورش کشیده بود تهیونگ رو میترسوند

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

دایره ی قرمز رنگ و طرح هایی که دورش کشیده بود تهیونگ رو میترسوند. همه چیز وقتی بدتر شد که دقیقا وسط همون دایره با زنجیر های خیلی محکم و تقریبا داغ بسته شد.

این چیزی بود که تمام پری ها بعد از رد شدن از مرز میگذروندن.
چند بار دست و پا زد و بدن برهنه اش و شلوار پاره پوره اش باعث میشد داغ شدن زمین رو خیلی راحت تر احساس کنه.
تگه همینطور ادامه پیدا میکرد کمرش میسوخت.

نور شدید قرمز و طلایی رنگی از بالا سرش تابید و با ترس چشم هاش رو بست و روی هم فشارشون داد.

جیغی از سر دردی که خیلی ناگهانی توی کل بدنش چرخید کشید و دست و پاهاش رو روی زمین داغ و چوبی کوبید.

چشم هاش هیچ چیز رو نمیدید اما مطمئن بود اون زن گستاخ و زشت با پوزخندی سرخوش بالا سرش ایستاده و به درد کشیدش نگاه میکنه.
- تمومش کنید...

به محض اینکه ذوب شدن پوست کمرش رو توسط داغی شدید احساس کرد صدای فریاد اشنایی شنید و نور قطع شد.
نفس نفس زنان بدون هیچ جونی صورتش رو چرخوند و با فشار دادن پلک هاش روی هم تلاش کرد اون نور زیاد رو که توی چشمش خورده بود از بین ببره.

اما فایده نداشت و واقعا اشکش از شدت سوزش درومده بود.
- عاح... هه... داره... میسوزه...

تهیونگ جوری پلک هاش رو روی هم فشار میداد انگار اسیدی چیزی روی صورتش پاشیده شده یا حتی به طور مستقیم به نور خورشید زل زده بود. دستی روی شونه ی برهنه اش قرار گرفت و حس کرد کسی به زحمت سرش رو کمی بلند میکنه.

با حس خنکی اب روی چشم ها و صورتش نفسش رو بیرون داد و اجازه داد اون شخص صورت و چشم هاش زخم شده اش رو با اب بشوره.
- جن... داری چه غلطی میکنی؟ تو الان نباید داخل جنگلت باشی؟

دست از زیر پری عقب رفت و دوباره با بی جونی روی زمین دراز کشید اما اینبار تونست به زحمت چشم هاش رو باز کنه و از بین دید تاریکش بدن ورزیده و لباس های تیره ی جونگکوک رو تشخیص بده.
- اون اول باید محاکمه بشه... مثل همیشه.

زن خندید:
- سال هاس بعد از محاکمه همین اتفاق میوفته چرا باید وقت خودمون رو هدر بدیم جن؟

جونگکوک نگاهش رو روی بدن زخمی و سوخته ی پری چرخوند:
- بهتره طبق قوانین پیش بریم بانو، میدونید که اگه کسی بفهمه خیلی بد میشه.

BASOREXIA🧚‍♂️ | KVWhere stories live. Discover now