دختر از حرکت ایستاد
به عنوان تکیه گاه دستش روی بازو جونگکوک قرار داد تا نفسی بگیره
انگار زیادی تند دویده بود
خنده ی ریزی کرد و به حال خودش خندید
+ هوو دارم جون میدم .
جونگکوک در جواب سکوت کرد
دختر هم کم کم سرش رو بالا گرفت
+ من باید تمام چیزاییو که فهمیدم برات بگم !
روی نیمکت رفت و نشست
به دنبالش جونگکوک هم نشست و ظاهر دختر رو از نظر گذروند
افکارش خیلی بهم ریخته شده و نمیتونست به راحتی تمرکز کنه
+ از کجا شروع کنم ؟
- از آسون ترش
تسا موهای نرمش رو پشت گوش داد و جمله های مورد نظرشو کنار هم چید
+ دعوام نکن خب ؟ ولی باید برای کمک به هممون از یه کشیش و چند راهبه کمک میگرفتم . و اون ها تونستن خیلی بهم کمک کنن
جونگکوک اخم کرد دلیلش هم کار های سر خود تسا بود
- من دارم بهت میگم کاری بدون مشورت من انجام نده تو میری پیش ...
جمله اش رو به پایان نرسوند چون تسا به حرف اومد برای متقاعد کردن پسر .
+ ما تنهایی از پسش بر نمیایم ! باید تا حد امکان دورو بریامونو خبر کنیم . ما نمیتونیم تنها باشیم .
- میخوای بقیه ازمون محافظت کنن ؟؟
+ میزاری بحث اصلیو بیارم وسط ؟
جونگکوک ساکت شد چون لحن تسا کاملا روش تاثیر گذاشت.
+ ببین اونا بهم گفتن این اولین باری نیست که این اتفاق داره تو پنسیلوانیا رخ میده !
" من دوباره اینجام ! تو پنسیلوانیا تو شهر خودم ؛ پس هر کاری ازم سر میزنه "
این جمله رو به یاد آورد
آره ... باید زودتر میفهمید
اون موجود اینو بهش گفته بود !
+ اونا گفتن که شرط اصلی اینکه اون هر ۲۸ سال برمیگرده و اولین آدمایی که به قلمروش ورود پیدا کنن گرفتارش میشن .
- این به لطف من اتفاق افتاد .
+ همچنین اونا گفتن مردمی که به دام این گرفتاری افتادن اسمشو گذاشتن ایدِن یعنی زاده ی آتیش !
- اسم ؟
+ اره اونا این اسمو انتخاب کردن و همه اونو به اسم ایدن میشناسن . ایدن از فرستاده های شیطانه .
- میشه واضح تر حرف بزنی ببینم چی میگی ؟؟؟
+ شیطان ایدن رو فرستاد تا هر ۲۸ سال یکبار به زمین برگرده به زوج ها حسادت و زندگیشونو خراب کنه و روح یکی از اون ها رو برای شیطان ببره . ایدن همونیه که ما میخوایم ازش نجات پیدا کنیم .
ŞİMDİ OKUDUĞUN
𝐬𝐚𝐯𝐞 𝐮𝐬 | jungkook
Korkuاین کتاب ، داستان یک پسر و دختری را روایت میکند که همراه با دوستان جوانشان فقط از روی کنجکاوی روحی احظار میکنند و به دام عذابی دردناک می افتند ! ____________________ قسمتی از فیک : - همه را بیرون راند و با عجله از انجا دور شدند اما ، دخترکش ، با سن...
