rain

592 71 18
                                    

تهیونگ دستانش را دور گردن جونگ کوک حلقه کرد.
"آلفا"
جونگ کوک نگاهش را خیره چشمان درخشان او نگه داشت.
"ازم پشیمون نمیشی؟"
جونگ کوک اخمی کرد و گفت:
"این چه حرفیه کارینیو؟نکنه میخوای عصبی شم؟تو تا ابد برای منی"
تهیونگ سری تکان داد و گفت:
"تن رو تصاحب کن آلفا"
جونگ کوک لیسی به شاهرگ او زد و گفت:
"هیچکس نیست کارینیو..ناله هات رو آزاد کن"
تهیونگ با سرخوشی مستی خندید و گفت:
"اگر نمیگفتی ام قصدی برای نگه داشتنشون نداشتم.."
جونگ کوک اخمی کرد و با پهلوهای او چنگ زد.
"یعنی برات مهم نیست کسی غیر آلفات صدوی ناله های بلوریت رو بشنوه؟"
و مارک سرخ را روی گردن او بر جای نهاد.
تهیونگ با خنده گفت:
"نه تا وقتی آلفام کنارمه..آهههههه..آروم تر وحشی"
جونگ کوک به او خندید و انگشتان یخ زده اش را روی نیپل های او کشید و از شنیدن صدای ناله هایش لذت برد.
تهیونگ به بازوی او چنگ زد اما تاثیری نداشت.
جونگ کوک خم شد و نیپل راست او را به دهان گرفت و گزید.
تهیونگ جیغ بلندی سر داد و گفت:
"آلفاااا...آروم"
اما جونگ کوک اصلا قصدی برای آرام پیش رفتن نداشت.
شروع به محکم مکیدن و لیسیدن نیپل های سرخ او کرد.
"حتی تصور اینکه روزی به جز من این سینه ها رو مک بزنه عصبیم میکنه"
تهیونگ به چهره اخم او خندید و گفت:
"او قراره بچت باشه آلفای حسود من"
اما جونگ کوک غرشی کرد و دوباره مشغول مکیدن سینه های او شد.
تهیونگ آهی کشید و گفت:
"آلفا زخم شدن...آهههههه"
جونگ کوک بعد از گزیدن آنها راست ایستاد و شروع به بازکردن دکمه های پیراهن مردانه اش کرد.
"جوجه طلایی به آلفا بگو چی میخوای؟"
تهیونگ با چشمان خمار زمزمه کرد:
"تمام آلفامو"
جونگ کوک از جواب او نیشخندی زد و انگشتان بلندش را جلوی لب های او گرفت.
"ساک بزن کارینیو"
تهیونگ با دو دست دست او را گرفت و انگشتانش را درون دهانش برد.
جونگ کوک خیره به او زیپ شلوار را پایین کشید.
دستش را میان ران های خوش فرم و طلایی تهیونگ کشید.
"سریعتر"
تهیونگ زبانش را دور انگشت های او چرخاند و مکید.
جونگ کوک هیسی از تحریک شدگی اش کشید و انگشتانش را از دهان او بیرون آورد.
"پاهات رو برای آلفات باز میکنی کارینیو؟"
تهیونگ با خجالت پاهایش را گشود.
گونه هایش از تب مستی و خجالت همچون گل های رز به سرخی میرفت.
جونگ کوک نیشخندی به خجالت او زد و سرش را خم کرد و صورت را میان پاهای او فرد برد.
با لیسی که روی سوراخش نشست جیغ بلندی کشید.
"آلفاااا"
جونگ کوک به کارش ادامه داد و در کنار زبانش انگشتانش را نیز وارد تهیونگ کرد.
تهیونگ آهی از درد ورودی اش کشید.
"اوممم..مزه عسل میده..شیرین و خوشمزه"
تهیونگ با خجالت چشمانش را بست و پلک هایش را بهم فشرد.

جونگ کوک سومین انگشتش را نیز وارد ورودی سرخ او کرد و آنها را محکم تر از قبل جلو و عقب کرد.
تهیونگ با لحن لرزانی گفت:
"آلف..ا...اگه ادامه بدی..میام"
جونگ کوک انگشتانش را عقب کشید و گفت:
"از روی کانتر بیا پایین کارینیو"
تهیونگ با ران های لرزان و عضو تحریک شده از روی کانتر پایین رفت و جلوی جونگ کوک ایستاد.
جونگ کوک او را به زانو در آورد.
"برام انجامش بده کارینیو"
تهیونگ شلوار او را پایین کشید و نگاهش را به عضو بزرگ و کامل تحریک شده او کرد.
"بزرگه"
جونگ کوک دستی به موهای طلایی او کشید و گفت:
"همه اش برای خودته"
تهیونگ با تردید لیسی به سر عضو او زد و شاهد محکم شدن چنگ آلفا بر کانتر شد.
نیشخندی زد و تا جایی که میتوانست عضو آلفا را وارد دهانش کرد و عق زد.
جونگ کوک آه مردانه ای کشید و گفت:
"بازی رو تمومش کن کارینیو وگرنه کاری میکنم همون جوری روی زانوهات درحالی که جلو داری ساک میزنی از شدت تحریک شدگی بیای"
تهیونگ نیشخندی زد و گفت؛
"آلفا میخواد چکار کنه؟"

viciousWhere stories live. Discover now