Chapter 44

938 80 0
                                    


هري بهم نگاه کرد..اونقدر به عشقش مطمن بود که سرشو تکون داد..دوباره رویه پوسته نرم و لطیفم بوسه اي گذاشت و دندون هاشو جایه رگم گذاشت..ترسیدم..اگه نتونه خودشو کنترل کنه چی؟ ولی واسه برگشت خیلی دیر شده بود..
دندون هاش تویه رگم فرو رفت و شروع کردن به مکیدن خون..
مچمو که بینه دستاش نگه داشته بود محکم فشار داد..بعده مکیدنه کمی خون سعی داشت دهنش رو متوقف کنه ولی مبارزه با غریضه خون آشامی چیزي نیست که هر کسی از پسش بر بیاد..دستامو محکم تر فشار داد..و برخلاف تصورم که مطمن بودم کارم ساخته است خیلی سریع دهنش از دستم جدا شد و با سرعت خون آشامی گوشه اتاق خودشو پرت کرد و به دیوار چسبید..نفس نفس میزد و آروم قرمزي چشماش محو شد و من دوباره اسیره دوتا الماس سبز شدم..
با نگاهی متعجب بهش زل زده بودم..دوباره با همون سرعته خون آشامی برگشت کناره تخت و بینه بازوهاش بدنمو فشرد..
با فشرده شده سرم رویه سینه اش شنیدم که تپش یک در میون قلبش به حالته نرمال برگشت..
آروم گفت :آنجل..باید بدونی که من بخاطره تو حاظرم از جونم هم بگذرم..
من خودمو از آغوشش کشیدم بیرون..هنوز بخاطره اتفاق سریعی که جلوي چشمام رخ داد تو شک بودم
خب از این پیروزي قهرمانانه یه کار سخت تر برات دارم..
هري خندید و پفی کرد :باید چیکار کنم تا عشقم بهت ثابت شه؟؟
من :این بخاطره عشقت نیست..بخاطره خودته..
هري دوباره پفی کرد :چی؟؟
من :از خونه حیوانات استفاده کن..
هري داد زد :چی؟؟؟؟؟؟؟
من :یعنی حاظري بمیري ولی خونه خرگوش رو نخوري؟؟ مسخره است..
اههه..تهوه آورن..تازه هیچ انرژي به آدم نمیدن
با نق نق گفت..
من :حداقل زنده نگهت میدارن..
هري لباشو جمع کرد..اهه..چقدر لجبازه...
من :اصلا به من چه..هرکاري میخواي بکن..
پامو کوبیدم زمین و بدونه اینکه پشتمو نگاه کنم از در خارج شدم..میدونستم که برایه من حاظره هر کاري بکنه..حتی اگه سخت ترین کاره دنیا :تغذیه از حیوانات باشه..هه..پسره ي نامتعارف!
-آنجل!!
زودي دفتر خاطره مو بستم و گذاشتمش زیره بالشتم..
-هري؟؟
نفس نفس زنان وارده اتاقم شد :هوووف..واسه یه خرگوش کله جنگل رو زیر و رو کردم..
خندیدم..
من :چطور بود؟؟
هري قیافشو یه جوري کرد :اممم..وحشتناك..ولی حداقل سره پام!!
خندیدم که گفت :آنجل..یه چیزي برات دارم..
و بعده چند دقیقه با یه سبد پر از میوه هاي آبدار و انواع توت جنگلی و ...برگشت..

Angel Of The DarknessWhere stories live. Discover now