⌜𝐟𝐨𝐫𝐭𝐲 𝐟𝐨𝐮𝐫⌟

565 186 45
                                    

/ Fireflies Reflection /

[ زردِ زیبایِ من!
کاش می‌تونستی صورتِ خوش‌ساخت و زیبات رو در تاریکیِ شب، وقتی که نورِ فسفری رنگِ شب‌تاب‌ها قسمتی از اون رو روشن میکرد ببینی!

اون موقع به حسِ شیفتگیِ من نسبت بهت حق میدادی، و درکم میکردی که چرا دوستِت دارم!

یا شاید فقط باید جایِ من باشی؛ جایِ من باشی تا بتونی عاشقِ خودت بشی!
شاید فقط منم که رویِ لب‌هات شکلِ یک قلب، و تویِ خنده‌هات شکلِ یک مستطیل می‌بینم!

شاید فقط منم که تویِ چشم‌هات دریاچه‌ی ماه رو می‌بینم و فقط منم که عطرِ اسطوخودوس و بابونه‌ی آغوشت رو کشف کردم!

زردِ زیبایِ من؛ حدس میزنم که حتی خودت هم نمی‌دونستی که انعکاسِ شب‌تاب‌ها، قهوه‌ای رنگِ چشم‌هات رو تبدیل به طلایی‌عسلی میکنه، و مژه‌هات رو به زیباییِ بال‌هایِ قو!

پس زردِ زیبایِ من، باید جایِ من باشی تا عاشقِ زرد بشی!

و در آخر‌هایِ شب، در زمان و مکانِ ممنوعه‌ای که نباید، ما در آغوشِ هم به‌خواب رفتیم!
زردِ زیبایِ من، تو در آغوشم خوابیده بودی و این، از رویایِ یک روزِ بارونی هم زیباتر بود! ]

″جونگکوک″          

″هجدهمِ نوامبرِ دوهزار و نوزده″
















/ Fireflies Reflection /

معنی؛ انعکاسِ شب‌تاب‌ها

[نیلی]

「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」Where stories live. Discover now