⌜𝐬𝐢𝐱𝐭𝐲 𝐭𝐰𝐨⌟

668 187 127
                                    

/ Yellow Family /

[ صمیمیت و شادی، کلماتی بود که به خوبی فضایِ خانواده‌ی تهیونگ رو توصیف میکرد!
خانواده‌ی زرد رنگ! پر انرژی و خوشحال.

وقتی که به عنوانِ بهترین دوستش معرفیم کرد، انقدر حسرت و درد تویِ قلبم داشتم که اضافه شدنِ این یکی، نتونه لبخندِ کم عمق و مصنوعیم رو از بین ببره.
پس لبخند زدم و مثلِ بهترین دوستش کنارِ خانوادش وقت گذروندم.

مادرش عاشق آشپزی بود و کمی وسواس داشت. و پدرش، پر از محبت و دلگرمی بود.

زردِ عزیزم، باید میدیدی که چطور اون‌ها تهیونگ رو بچه خرس عسل صدا میزدن!
زردِ زیبایِ من، بچه‌ خرسِ اون‌ها بود. چقدر شیرین!

پدر و مادرم وقتی بچه بودم من رو چی صدا میزدن؟
کاش میدونستم...

فکر کردن به خوشبختی هایِ کوتاه مدتم، حسرتِ این روز‌هام شده.
زمانِ کمی که والدین داشتم، زمانِ کمی که تهیونگ رو دارم، و زمانِ کمی که میتونم زنده باشم!

اخیرا بیشتر اوقات در حال جنگ و مقاومتم.
جنگ با اشک‌ها و مقاومت برای گریه نکردن!

چطور باید از این روز‌های آخر لذت ببرم؟
کاش هرگز نمی‌دونستم... ]

″جونگکوک″        
″یکم جولای دوهزار و بیست″





















「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」Where stories live. Discover now