/ Greatest Pain /
[ هر چقدر که زمان رو زندگی و حفظ کرده باشم، بازم در برابرش فراموشکارم!
روز ها انقدر تکرار میشن، تا فراموش کنم زرد چه شکلی بود و چه حسی داشت.
نتونستم از سیگار کشیدن پشیمونت کنم.
سیگاری که بارِ قبل باعث شد کُکُ رو از قلعه بیرون بندازن!این بار خوشبختانه تونستم قبل از هر کاری، کُکُ رو به جایِ دیگهای ببرم. اما هنوز بخاطرِ سیگار کشیدن تویِ مدرسه تنبیهمون کردن.
گاهی اوقات این جالبه که بدونی قراره چه اتفاقی بیوفته؛ اما بیشترِ اوقات خبر داشتن از آینده، بزرگ ترین دردِ من رو تشکیل میده. ]
″جونگکوک″
″هفدهمِ نوامبرِ دوهزار و نوزده″[نیلی]
![](https://img.wattpad.com/cover/282649015-288-k693146.jpg)
YOU ARE READING
「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」
Fanfiction「 زمآن: از دست دادنِ تو 」 「 فصل دوم 」 「 کامل شده 」 ᯈ𝐀𝐛𝐨𝐮𝐭 𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄 𝐬𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝐭𝐰𝐨: زمان، وسیلهای برایِ انتقام از من بود و من مثل انتقامِ بیرحمیِ زمان بودم. در واقع؛ بیرحم ترین انتقامِ زمان، من بودم! من اشباع شدهترین آدمی بودم ک...