/ Purple Photos For Relive /
[ خیلی فکر کردم. چه کادویی باید برات میخریدم؟
کادویی که هم ارزشِ هدیهٔ کریسمست رو داشته باشه، هم هدیهٔ تولدت.با خودم گفتم باید از دل و جون برات مایه بزارم، چون این تنها تولدیه که کنارتم.
چه ارزشی داره که پول هام رو پس انداز کنم، وقتی که تا چند ماه دیگه قراره بمیرم؟
تقریبا نُه ماهِ دیگه. فکر بهش ترسناکه.بهرحال نتیجهٔ تمام هم فکری هایِ من و خودم به تنهایی، خریدنِ دوربینِ پولارویدی شد که تویِ زندگیِ قبلی از اینکه چقدر دوست داری یکی از اون ها داشته باشی، بهم گفتی.
برایِ زود تر دادنش بهت هیجان دارم!
فکر کردم شاید بتونم عکس هایی که باهم گرفتیم رو لایِ دفترِ بنفش بزارم و اگر دوباره از زمان برگردان استفاده کردم، اون ها رو هم با خودم بیارم.تو که من رو فراموش میکنی؛ حداقل میتونم با این نوشته ها و عکس ها، دلتنگی هام رو جبران کنم. ]
″جونگکوک″
″بیست و سومِ دسامبر دوهزار و نوزده″[نیلی]
![](https://img.wattpad.com/cover/282649015-288-k693146.jpg)
YOU ARE READING
「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」
Fanfiction「 زمآن: از دست دادنِ تو 」 「 فصل دوم 」 「 کامل شده 」 ᯈ𝐀𝐛𝐨𝐮𝐭 𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄 𝐬𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝐭𝐰𝐨: زمان، وسیلهای برایِ انتقام از من بود و من مثل انتقامِ بیرحمیِ زمان بودم. در واقع؛ بیرحم ترین انتقامِ زمان، من بودم! من اشباع شدهترین آدمی بودم ک...