⌜𝐟𝐢𝐟𝐭𝐲 𝐟𝐢𝐯𝐞⌟

555 181 89
                                    

/ Quidditch /

[ هیجان تک تک سلول‌هایِ بدنم رو به وجد میاوورد و مجبور به جنب جوش میکرد، و آدرنالین تویِ رگ‌هام میجوشید!
زردِ زیبایِ من، حالا می‌فهمم که چرا انقدر به کوئیدیچ علاقه داری!

صدایِ تشویق تماشاچی‌ ها گوش‌هام رو پُر میکرد و جارویی که باهاش پرواز میکردم، بهم حسِ قدرت و رهایی میداد.
اولین بازیِ کوئیدیچ من!

وقتی از تیم شما بردیم، برای لحظه‌ای از واکنشت ترسیدم!
اما فراموش کرده بودم که تو زردی! زردِ گرم و زیبایِ من.

تو با لبخند بزرگت بغلم کردی و پیروزیم رو بهم تبریک گفتی!
حتی ذره‌ای ناراحتی، تویِ صورتت پیدا نبود.

برایِ همین تو بُتِ منی!
بی‌نقص ترین آدمِ زندگی من.

هر روز از دیروز بیشتر دوستت دارم و این باعث تعجبم میشه که چطور میتونم تا این حد عمیق کسی رو دوست داشته باشم!

زردِ زیبایِ من، لطفا هرگز ترکم نکن. چون من حتی بیشتر از خودم به تو وابسته‌ام! ]

″جونگکوک″        
دوم فوریه دوهزار و بیست″



















[نیلی]

「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」Where stories live. Discover now