/ Life-giving Hug /
[ آغوشت بعد از یک روز هنوزم به قدری تاثیر و انرژی داشت، که بهت پیشنهاد یه خرابکاری و دردسر درست کردن برای پروفسورها رو بدم.سرخوش بودم! حتی دنیا هم بعد از در آغوش کشیدنت رنگی تر شده بود.
میدونستم که بیدرنگ پیشنهادم رو قبول میکنی؛ چون این تو بودی... بازیگوش و عاشق دردسر!
و چقدر انجام هر کاری کنار تو لذت بخشه. حتی اگر قرار باشه بعدش تنبیه بشم. ]
″جونگکوک″
″چهارم نوامبر دوهزار و نوزده″[نیلی]
![](https://img.wattpad.com/cover/282649015-288-k693146.jpg)
YOU ARE READING
「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」
Fanfiction「 زمآن: از دست دادنِ تو 」 「 فصل دوم 」 「 کامل شده 」 ᯈ𝐀𝐛𝐨𝐮𝐭 𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄 𝐬𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝐭𝐰𝐨: زمان، وسیلهای برایِ انتقام از من بود و من مثل انتقامِ بیرحمیِ زمان بودم. در واقع؛ بیرحم ترین انتقامِ زمان، من بودم! من اشباع شدهترین آدمی بودم ک...