P7.punish

3.3K 317 41
                                    

______________هشدار اسمات🔞______________

ته‌ته‌ با عصبانیت‌ تی رو به زمین‌ کوبید‌ و مشغول تمیز کردن آشپز‌خونه‌ شد . اعصابش حسابی خورد بود ،از این ور‌ خنده های یونگی که داشت‌ مسخرش‌ می کرد‌ از اون‌ ورم ددیش‌ که یه صندلی آورده بود و گذاشته بود درست‌ وسط اشپزخونه‌ و داشت‌ قهوه می خورد‌ و مدام گیر میداد که هنوز تمیز نشده .

: فاک بهش‌ ، خب یعنی چی؟ اشپزخونه‌ ترکید که ترکید فدای سرم. تو الان باید مثل یه ددیه‌ خوب اول اسپنکم‌ کنی بعد بریم‌ تو تخت حالشو‌ ببریم‌ نکه‌ مجبورم کنی کل اینجارو‌ تمیز کنم ، بابا من‌ بدنم نحیفه‌ میشکنم‌ میوفتم‌ رو دستت ، نکن این کارو ، مارو دور ننداز عرررر

تمام‌ اینارو تو دلش‌ با چشمای‌ پرخون‌ گفت ولی‌ ظاهرا‌ ددیش‌ خوناشامی‌ چیزی بود چون‌ با حرفی‌ که زد زانوهاش‌ رو شل کرد .

: شلوارکت رو‌ در بیار

این‌ رو درحالی‌ گفته بود که همینجور‌ وسط اشپزخونه‌ نشسته و داره بیحس‌ قهوه می خوره‌ : باید دوباره حرفمو‌ تکرار کنم؟

:حالا من یه غلطی کردم‌ تو رو چرا جو گرفت ، همه ی ددی‌ ها همینَنا‌ تا یه چی میشه می خوان‌ بکنت‌ نوچ نوچ نوچ‌

: می دونستی‌ جدیدن‌ خیلی با خودت‌ حرف می زنی؟ پس من اینجا‌ چیم؟ چغندر قند؟ بیا فرزندم‌ بیا با خودم‌ حرف بزن‌ فدام‌ شی .

: یونی از همین‌ اول باید برینی‌ بهم؟

کوک به بیبیش‌ که‌ خشکش‌ زده بود و هیچکاری‌ نمی کرد زول‌ زد و با ندیدن‌ هیچ عکس العملی بلند شد و اون‌ رو بغل کرده و توی یه حرکت‌ غیر منتظره شرت‌ و شلوارکش با هم‌ پایین‌ کشید‌ و زیر گوشش‌ زمزمه‌ کرد : وقتی میگم‌ درش بیار یعنی درش‌ بیار
و قبل از اینکه‌ کنار بره‌ گوشش‌ رو گاز گرفت‌ و مکید‌ که ناله تهیونگ بلند شد‌ .

دوباره‌ رو صندلیش‌ نشست‌ و قهوش‌ رو به لبش‌ نزدیک کرد اما قبلش رو به ته گفت : حالا می تونی‌ به تمیز کردن‌ ادامه بدی .

ته‌‌ته‌ اب دهنش رو محکم‌ قورت‌ داد و تا جایی‌ که میتونست‌ سعی کرد‌ خم نشه چون‌ با یه حرکت‌ کل دارو‌ ندارش‌ میریخت‌ بیرون‌ . تنها شانسی که آورد این بود که لباسش‌ تا پایین‌ باسنش‌ رو می پوشوند‌ .

کمی‌ جلو تر رفت تا گوشه ها رو هم طی بکشه‌ اما دمپایی‌ نامردش‌ براش‌ زیر پایی‌ گرفت و باعث شده کمی‌ پرت شه که تی از دستش‌ افتاد روی‌ زمین‌ .

تهیونگ‌ نگران‌‌ به تی نگاه کرد و تو دلش‌ به ددیش‌ گفت : ای الهی‌ صحنه‌ ای که قراره ببینی‌ کوفتت‌ بشه.

بعد خم‌ شد تا تی رو برداره که لباسش‌ رفت بالا اما با سیلی که‌ یهو‌ پشتش‌ خورد‌ از جا پرید‌ و حتی دستش‌ هم به تی نرسید‌

I found a daddy just for myself ( kookv version )Where stories live. Discover now