[ SHIFT ] ↬ KookV

پیامدها

توی این دنیا، همه چیز اجباریه!
مثل ظلم، یا گاهی حتی عشق..
درواقع اینطوریه که انگار همه چیز اجبارا برای تو مثل یک برنامه چیده شده.
مثل سویون، دختری که تارو پودِ فرشِ خاکستریِ زندگیش براش بافته شد، از ابتدای تولد..!
این خیلی مهمه توی زندگی هیچ کاری رو بدون در نظر گرفتن عواقبش انجام ندیم، مثلا یکی رو آزار ندیم، سعی نکنیم بهش حرفای منفی راجب وجودش بزنیم.. چون شاید متوجه نشیم، اما زندگیش می‌تونه عوض شه..
کلمات خیلی تاثیر دارن، یا به قولی سرشار از انرژی ان، اونقدر قوی هستن که می‌تونن زندگی یکی رو از عرش به فرش بکشونن، و یا بلعکس، باعث صعود اون بشن.
جدیدا با خوندن یکی از نامه های سویون، یا بهتره بگم آخرین نامه ای که ازش دریافت کردم یه چیز دیگه هم متوجه شدم، البته قبل از اینکه بگم چی باید اینم ضمیمه کنم، که این نامه با همه ی نامه های پیشینش متفاوت بود!
از تحویل گرفتنش بگیر تا خوندنش، پروسه ی عجیبی بود برام، اونقدر عجیب که رفته رفته برام شد مثل من.. مثلِ یک منِ غمگین..
و چیزی که میخواستم از برداشتم از نامه ی جدید سویون بگم؟!
درواقع هرچیزی در این دنیا دانش می‌خواد، آدم حتی اگه بخواد یک لیوان آب هم جابجا کنه باید با آگاهی و در نظر گرفتن همه ی جوانب این کار رو انجام بده، اگه روی میز بزارمش احتمالش هست برحسب حتی یک درصد، کاملا اتفاقی یکی اونو بندازه؟ اگه روی مبل بزارمش، ممکنه دستم بخوره بهش و مبل خیسِ آب شه؟ یا ممکنه دستم خیس باشه و موقع جابجاییش از دستم سُر بخوره و بیفته زمین!؟
همیشه باید احتمالات رو در نظر گرفت حتی برای کوچِک ترین چیز..
چه برسه به مسائل بزرگتر!..
مثلا!؟
خب مثلا ازدواج!
غیر از اینه که آدما برای همچین تصمیمی به آگاهی نیاز دارن؟
غیر از اینه که شکست توی اون، نمیگم زندگی رو نابود می‌کنه، اما شکست و ضربه ای قابل توجه از پیامد هاشه!؟
خب.. الان که عمق مسئله روشن شد بهتره یه چیز مهمتر مثال بزنم..

بچه دار شدن آگاهی می‌خواد!
اگه دونفر قصد داشته باشن بچه دار بشن، باید با آگاهی از پیامد هاش یرای این موضوع تصمیم گیری کنن.
بچه دار شدن، صرفا یک رفع تکلیف نیست!
اینطوری نیست که با یه شب سکس و هم آغوشی بگی آخجون، بالاخره وقتش بود مادر یا پدر بشم!
وقتش، به سال هایی که از ازدواج می‌گذره هم نیست..
وقتش به زمان بدست آوردن آگاهیشه، که بعضیا زود بدست میارن و بعضی ها دیر، و بعضی ها هیچوقت! اما همه صرفا برای رفع تکلیف انجامش میدن چون توی سرشون گنجانده شده که این یک نیاز برای یک زوجه و دیرو زود باید انجام بشه..!
و اینطوری آدما فکر نمی‌کنن.. به پیامد ها!
به اینکه من آگاهی و تواناییِ نگهداری از یک انسان رو دارم!؟ لیاقت مادر یا‌پدر شدن رو دارم؟ می‌تونم مسئولیت جانِ بخشی به یک انسان رو بپذیرم!؟ می‌تونم فارغ از جنسیت بهش عشق بورزم؟ می‌تونم نیاز های مالی و یا عاطفیِ اون رو برطرف کنم؟ می تونم اون رو درست تربیت کنم؟ می‌تونم بخاطر بچگی کردن اون رو نگیرم به باد کتک؟! می‌تونم وقتی که بزرگ شد و به بلوغ عقلی فکری، و جنسی رسید، عقاید و تفکراتش و گرایش جنسی اون رو فارغ از تعصبات بپذیرم و حمایتش کنم!؟ می تونم به جای تحمیل خواسته های خودم، اون رو در مسیر درستش راهنمایی کنم؟!
اگه جواب هرکدوم از این ها نه بود.. من به آگاهی برای بچه دار شدن نرسیدم!
و جالب اینجاست.. این ها تفکراتی هستن که باید قبل از بچه دار شدن بهشون فکر کرد و براشون جوابی پیدا کرد.
بعضی ها هیچوقت حتی به این ها فکر نمی‌کنن که حتی بخواد جوابشون نه باشه!
و این ها... احمق ترین ان!