Story 2''

1K 114 55
                                    

جشن بزرگی که توسط خانواده جئون گرفته شده بود پر بود از آدمای زیادی که تمام گوشه و کنارای سالن جشنو پر کرده بودن
عده ای در حال رقصیدن و خوشگذرونی و تعدادی هم در حال نوشیدن و لذت بردن از غذا های رنگارنگ روی میزها بودن
ولی جونگکوک از ابتدای جشن تا حالا فقط و فقط گوشه ای وایستاده بود در حالیکه به اجبار باید به شرکا و مهمونای پدرش خوشامد میگفت

چشماش هر لحظه بین آدمای مختلف و در ورودی میچرخید و ناامیدانه منتظر دیدن مرد جذابش بود
با اینکه میدونست امکان نداره تهیونگ تو این مهمونی باشه و الان تو پاریسه ولی بازم دوست داشت اونو کنار خودش و تو این لحظه داشته باشه

جونگکوک خانواده پارک اومدن زودباش بیا پیششون

با اکراه چشماشو روی هم گذاشت و لحظه ای بعد به اجبار کنار پدرش ایستاده بود و مشغول خوشامد گویی بود

آقای جئون این دخترم یوناست تازه از کانادا برگشته

چشمش به دختری افتاد که دوشادوش پدر و مادرش ایستاده بود و بعد از پدرش، دستشو جلوی کوک دراز کرده بود

با اکراه خیلی آروم با دختر دست داد

خب آقای پارک حالا که اینجایید بهتره کارو یکسره کنیم






به محض ورود به سالن مهمونی گلسی توسط خدمتکار جلوش قرار گرفت

جام و برداشت و در همون حال که جرعه ای ازش می‌نوشید نگاهشو گردوند تا پسر سر به هواشو پیدا کنه
در واقع قضیه رفتنش به پاریس الکی بود دوست داشت بدون اطلاع بره و کوک و سورپرایز کنه
کمی بعد با دیدن کوک لبخند محوی زد
خواست سمتش بره که همون موقع پدر کوک اونو برد و بعد از اون با دیدن جونگکوک که در حال دست دادن با یه دختره
با عصبانیت تمام شراب داخل جامشو سر کشید

سمت بار گوشه سالن رفت و اینبار یه بطری ویسکی سفارش داد
حس میکرد شدیدا نیاز به نوشیدن داره وگرنه بدجور قاطی میکرد و اون موقع دیگه کسی جلودارش نبود
چند دقیقه بیشتر نگذشته بود که پدر جونگکوک روی سن سالن رفت و میکروفونی دستش گرفت
و کمی بعد شروع به سخنرانی کرد

از تمام مهمان های عزیزی که به این جشن اومدن سپاسگزارم
این جشن به مناسب شراکت جدیدمه و امیدوارم روز به روز بتونیم پیشرفت بهتری داشته باشیم و به خوبی با هم کار کنیم

صدای تشویق حضار بالا رفت و تهیونگ با بی تفاوتی به مرد مقابلش نگاه میکرد و سمت دیگه جونگکوک با استرس به حرفای پدرش گوش میداد
نمیدونست چرا ولی دلش شور میزد و حس میکرد قراره اتفاق بدی بیوفته

حالا که همه شما اینجایید خواستم به اطلاعتون برسونم به زودی جشن نامزدیه پسرم جونگکوک با دختر آقای پارک برگزار میشه
خوشحال میشم این شادیو باهم سهیم بشیم

Stories Of VkookWhere stories live. Discover now