𖦹------------------𖦹
دنیای انسان ها، محل ضبط گروه بی تی اس:
منیجر: خوب حالا که همتون متوجه شدین که قراره یه آلبوم جدید بدین بیرون پس بهتره که شروع کنید به ساختن آهنگاش!
یونگی بلند شد و گفت: آم... من آهنگ اصلیشو میسازم.
منیجیر: خوبه پس یونگی آهنگ اصلی رو بسازه و کی میخواد متنشو بنویسه؟
سکوتی در اتاق موج زد~
تهیونگ: من انجامش بدم؟؟
ناگهان همه به سمت تهیونگ چرخیدن و نگاهش کردند!!
جیمین: ته؟! مطمئنی!
جیهوپ: آمادگیشو داری رفیق؟؟؟
نامجون: بنظر من بد نیست که برای اولین بار امتحانش کنه. من که بنظرم عالیه:)
منیجر: خوب پس همتون با این نظر موافق هستین؟؟
جین: بنظر خوبه...
جانگ کوک: منم بنظرم خوب میشه.
یونگی: پس قبوله...
منیجر: باشه پس تهیونگ نوشتن متن آهنگ اصلی آلبوم رو به تو میسپاریم.
تهیونگ با یکم ترس جواب داد: باشه... تمام تلاشمو میکنم!
خوابگاه بی تی اس:
یونگی و تهیونگ با هم در اتاق، مشغول صحبت درباره‌ی ساخت آهنگ جدید بودند.
یونگی: پس اینجوری شد که... تو متن آهنگو مینویسی و به من میدی تا من ساخت آهنگو شروع کنم!
تهیونگ سرش را به نشانه تایید حرف یونگی تکان داد.
یونگی: فقط لطفا سریع تر بنویسش که منم سریع تر شروع به ساختش کنم.
تهیونگ: باشه هیونگ.
و یونگی از آنجا رفت.
فشار خیلی زیادی روی تهیونگ بود...
چون قرار بود برای اولین بار برای گروهشان آهنگ بنویسد!!
تمام اعضا این نگرانی را از رفتارهای تهیونگ متوجه شده بودند و در تلاش بودند که این فشار را از روی او بر دارند....
تهیونگ امشب شام نخورد... اعضا یکم برایش نگران شده بودند چون فردا هم قرار بود تمامی اعضا برای عکس برداری آلبوم جدید به جنگل بروند!!
ولی انگار... تهیونگ داشت با این قضیه کنار می‌آمد...
𖦹-------------------𖦹
ببخشید برای تاخیر ولی امیدوارم خوشتون بیاد:)
ووت و کامنت یادتون نره عزیزای من♡
YOU ARE READING
Iᴍ Aɴ Oᴄᴇᴀɴ˖ ࣪ ⋆🧜🏼♀️
Fantasy[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞] 《اگه یه روز پادشاه، برای صلح با قبیله دشمن بخواد دخترش با پسر اون قبیله ازدواج کنه، در حالی که شاهزاده از اون فرد متنفره، بنظرتون اون دختر باید چیکار میکرد؟ شاید تو هم مثل من از ته اقیانوس سرد به روی زمین شنا میکردی:) این اتفاق تم...
