White heart , Namjin version4

31 7 0
                                    

Part 4

آشپزخونه کوچیک خونه‌اش، از بوی رنگ‌های شیمیایی پر شده بود.

بوی زننده اکسیدان با وجود مقدار کمش باز هم حسگرهای بینی سوکجین رو حساس‌تر از هر زمانی کرده بودند و این باعث می‌شد پسر از هر بویی که حس می‌‌کنه، ابروهاش رو در هم بکشه.

با دست‌هاش فرچه رو تند و تند تکون می داد و مخلوط رنگی که داخل کاسه آبی پلاستیکی بود رو یک‌دست می‌کرد.

جیمین بلاخره با گذشت مدت طولانی بعد رابطه‌اش، تصمیم گرفته بود رنگ موهاش رو عوض بکنه.

آخرین نشونه از رابطه قبلیِ زندگیش رو با رنگ جدیدی بپوشونه و از هر نوع یادآوریِ تلخی‌های لحظات سختش خودداری بکنه.

با برداشنن کاسه و یک جفت دستکش پلاستیکی مشکی رنگ، مسیر اتاق پذیرایی رو در پیش گرفت و نزدیک جیمین که روی کاناپه سبز نشسته بود، رفت.

"خیلی خب، با موهای خسته کننده قدیمیت خداحافظی کن و خودت رو به دستان ماهر من بسپار."

جیمین با خنده سرش رو تکون داد و همونطور که پاهاش رو جمع کرده و روی مبل نشسته بود، با کنترل شبکه‌ها رو بالا و پایین می‌کرد.

می‌خواست با پاک کردن آخرین نشونه اون پسر پست، از فکر و خیال‌ها و کابوس‌هایی که هر شب مثل موریانه از شیار‌های مغزش می‌گذشتند و تجزیه‌اش می‌کردند، خلاص بشه.

"جین مراقب باش چی رو با چی قاطی می‌کنی؛ نمی‌خوام مثل دوران دانشگاه به عنوان دانشجوی افسری با مو‌های صورتی برم."

پسر بزرگ‌تر با یادآوری اولین تجربه مو رنگ گذاشتنش که برای جیمین بود، لبخندی زد دستکش‌ها رو دست کرد.

یادش می‌اومد، پسر کوچیک‌تر ترم آخر دانشگاه بود و اوایل آشنایی با اون پسر شیطان سفت.

جیمین دوست داشت با تنوع توجهش رو جلب بکنه؛ پس از سوکجین خواست که موهاش رو برای روز تولدش رنگی متفاوت بذاره؛ اما خب همه چیز اون چیزی که می‌خواست نشد.

وقتی سرش رو شست با کله‌ای صورتی مثل توت فرنگی روبهرو شد. با این که بشدت بهش می‌اومد و صورت فرشته‌گونه‌اش رو بیشتر از هر زمانی کیوت نشون می‌داد، اما جیمین معتقد بود به عنوان دانشجو افسری به شدت مضحک شده.

"نگران نباش جیمینی، بشین و تماشا کن هیونگ قراره چه چهره‌ی زیبایی ازت بسازه."

جیمین کنترل‌هارو رو کنارش گذاشت و تصمیم گرفت این‌بار هم به سوکجین اعتماد کنه، پس فقط نگاهش رو به اخبار روبهروش دوخت و منتظر شروع کار هیونگش شد.

"هر وقت که جیمینی صدام می‌کنی استرس می‌گیرم."

سوکجین با دقت فرچه رو به رنگ آغشته کرد و از بوی تند رنگ شیمیایی صورتش رو در هم کرد.

White heart / Namjin versionWhere stories live. Discover now