01] T

296 45 32
                                    

+ منظورت چیه که تموم شده ؟

سهون با تعجب و رگه هایی از عصبانیت پرسید

- جناب ، آلبوم فاین لاین هری استایلز از ظهر سولد اوت شده

+ الان مدتی از ریلیز آلبوم گذشته نمیشه یهو همه جا سولد اوت شه !

سهون با حرص و صدای بلندی گفت و باعث شد مرد فروشنده چشمهاش رو ببنده

+ همه جا رو گشتین ؟ هیچ جا نیست ؟ مطمئنم فروشگاه های مرکزی دارنش هنوز شاید حتی به تعداد زیاد ..

- من نمیتونم به دلایلی تا فروشگاه های مرکزی برم چون فاصله زیادی دارن و این اطراف ؟ همه تون واقعا تموم کردین یا مشکل دیگه ای هست ؟ نکنه مشکل منم ؟؟؟

مرد چند بار با شگفتی به صورت پسر - به نظر ناسالم - نگاهی کرد و با حدسی که زد به نرمی خندید : جناب من نژاد پرست نیستم یعنی .. مدت زیادی میشه که بین مردم انگلستان خیلی نژادپرست پیدا نمیشه و این درست نیست واقعا . بخاطر حواشی اخیر آلبوم مردم دوباره به خریدنش روی آوردن . شما حتی میتونین از اسپاتیفای ..

سهون بی حوصله اهی کشید و لبخند زورکی ای زد : ممنونم جناب . روز خوبی داشته باشید

بدون اینکه منتظر جواب مرد باشه سمت درب فروشگاه رفت و مواظب بود درب شیشه ای اروم بسته شه . اسپاتیفای ؟ فروشنده احمق فکر کرده بود سهون واقعا اسپاتیفای رو درو نکرده ؟ اسپاتیفای باید به سهون لقب فن برتر سالو میداد !

سهون واضحا یه فن دیوونه بود . از کوله مشکی tpwk غرق شده در پیکسلش گرفته تا هودی سیاه مرچ لویی با لبخند همیشگی نماد لو که روش چاپ شده و شلوار سفید گشادی که با طرح تتو های پسرا پر شده بود . ونس هایی که شباهت زیادی به مدل مورد پسند لویی داشتن و مچ بندی که طرح تتوی فلش لیام رو داشت . هندزفریش طرح کارتونی سیب زمینی بود چون سهون رو یاد potato گفتن نایل مینداخت و قاب گوشیش که عکسی از زین ارای Four بود ‌.

کپ سفیدش شاید تنها عضوی از استایلش بود که علاقه موسیقیش رو فریاد نمیکشید . اگرچه اگه التماس راب نبود سهون میخواست یه vas happenin مشکی روش چاپ کنه . بهرحال از نظرش ضروری بود چون کسی نمیتونست از ظاهرش متوجه پس زمینه ش که عکسی از لری ۲۰۱۱ بود یا البوم فاین لاین و ایکاروس فالزی که این مدت پدرشون درومده بود بشه . سهون عاشق فریاد زدن علاقه هاش بود و راب دوست عزیزش بهش التماس کرد تا حداقل یه کپ سفید رو ساده نگه داره ؛ سهون واقعا نمیفهمید چرا راب اینقدر شلوغش میکنه .

سهون یه زیام شیپر دو اتیشه بود از اونجا که همیشه محو نگاهای دو پسر به هم میشد ولی نمیدونست چرا لری براش متفاوتن . انگار که سهون میتونه بجز ایدلایی که دوسشون داره اونا رو خیلی نزدیک یه خودش ببینه و حالا مدتی بود سخت تلاش میکرد تا به مرحله بلوگرینری نرسه .

Teddy Not the 28-[1/4]🍪ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈWhere stories live. Discover now