04] D

92 28 3
                                    


کای بابل تی رو جلوی سهون قرار داد و بعد از شنیدن تشکر زیر لبی سهون ، کنار راب ، رو به پسر هم تیمیش نشست : پس تو یه پروژه عکاسی داری ؟

سهون سری تکون داد و کمی از بابل تی مورد علاقه ش نوشید

~ سهون عکاس خوبیه ، فکر نکن چیزی بلد نیست . ولی تا حالا توی این موضوع کار نکرده

راب اشاره کرد و سر کای سمت پسر طرف دیگه میز برگشت : موضوعش چیه ؟

سهون بابل تی رو روی میز برگردوند : مدلینگ . برای اشیا و طبیعت کار کرده بودم ولی چیزایی شبیه فشن و اینا ؟ نه .. البته طبق چیزایی که فهمیدم شرایطشم طوری نیست که بخوام بگم نه چون تا حالا کار نکردم نمیتونم و اینا .‌.. جزوه ش اینقدرم سخت به نظر نمیرسه ‌. اما بهرحال یه چیز ازمایشی قراره برگذار شه و این شبیه یه امتحانه . قراره با دقت زیادی قضاوت بشم این بهم استرس میده

سهون سریع توضیح داد و راب سمت کای برگشت : اون از تند و سریع حرف زدن لیام خوشش میاد ‌. مطمئن نیستم خودشم ذاتا اینطوریه یا اینقدر اکتای مصاحبه هاشون رو تکرار کرده که ناخوداگاه شبیه اون رفتار می‌کنه ...

با صدای ارومی گفت و سهون چشمی چرخوند : من دقیقا اینطرف میزم و صدات رو میشنوم راب

~ به تخمم

راب شونه هاش رو بالا انداخت و بلند شد : من برم سفارش جدید رو حاضر کنم . دیگه فکر کنم یه ربعی بشه اینجا نشستم

بدون منتظر شدن برای شنیدن نظر بقیه دستی تکون داد و سمت اشپزخونه کافه رفت

- منم چند دقیقه دیگه میام

کای قبل از اینکه راب خیلی دور شه گفت و سمت سهون برگشت

- به نظرم بیشتر تمرین کن به جای خوندن . منظورم اینه که تو یه بخشی از جزوه رو میخونی اره .. ولی بعدش باید سعی کنی همونطور از یه لباس عکس بگیری یا چیزی شبیه این

کای سعی کرد توضیح بده و سهون نفسش رو از بینیش بیرون داد

+ سعیمو کردم . ولی حالت های مختلف مدل خیلی مهمه و من نمیتونم به چوب لباسیم خیلی حالت بدم . راه حل مفیدیه ولی نه برای من فعلا .

کای با فهمیدن منظورش سری تکون داد : چرا از مدل زنده استفاده نمی کنی ؟ راب فکر کنم بتونه بهت کمک کنه

- درسته غر زدنش دلیل اولیه که نمیخوام ازش کمک بخوام ولی دلیل دومم مهمتره و اون اینه که اون زیادی خسته میشه . نمیخوام تایم استراحتش رو با کمک به من خرج کنه

سهون مظلومانه توضیح داد و کای کنجکاوانه چشم هاش رو ریز کرد : اون سرت غر میزنه ؟ چون ادم غرغرویی به نظر نمی رسه ... شاید از ژست گرفتن جلوی دوربین خوشش نمیاد

سهون خندید : موضوع این نیست ، اتلیه من توی خونه مه و اون بعد از دیدن هر چیزی مربوط به پسرای وان دی دوست داره مثل بابابزرگا غر بزنه که این سبک زندگی نیست . دفعه اخری که مست شده بود میخواست کوسنای لیاممو پرت کنه تو رودخونه

Teddy Not the 28-[1/4]🍪ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈWhere stories live. Discover now