تهیونگ: چیکار باید بکنیم؟
جیمین نیشخندی زد و همینطور که به آشپزخونه نگاه میکرد گفت
جیمین : سادس..جونگکوک با ابروهای بالا رفته به مکانی که جیمین نگاه میکرد و به نظر خودش مثل اسکلا نیشخند میزد نگاه کرد
جونگکوک: غذا درست کنیم براشون؟جیمین با شنیدن سوال دوستش بهش نگاه کرد
جیمین: نه احمق چرا باید غذا درست کنیمتهیونگ گوشیشو کنار گذاشت و به جیمین نگاه کرد
تهیونگ: درواقع بی راهم نمیگه میتونیم یه جوری ترتیب بدیم انگار هردوشون برای هم سوپرایز درست کردنجیمین : اوه خب من نمیدونم چجوری انجامش بدیم
جونگکوک با رسیدن ایده ای به ذهنش به حالت نشسته دراومد و از روی مبل بلند شد و کنار جیمین ایستاد
جونگکوک: من میدونم من میدونم بگم بگم؟جیمین انگشت اشارشو به پیشونی کوک فشار داد
جیمین: اینقدر صدا نده حرفتو بزنجونگکوک به طور دراماتیکی نفس عمیقی کشید
جونگکوک : خب نقشه اینجوریه ما برای هردوتاشون پیام معذرت خواهی مینویسیم بعد براشون میفرستیم اینجوری هردوتاشون فکر میکنن که از هم معذرت خواهی کردنجیمین پوکر بهش نگاه کرد و ضربه ای به پشت سر کوک زد
جیمین: تو ام با این نقشه های احمقانت دقیقا چطور میخوایم گوشی باباهامو بدزدیم؟ اونا که اینجا نیستن!تهیونگ با شنیدن زنگ در از روی مبل بلند شد
تهیونگ: خب کمکمون رسیدجونگکوک و جیمین با تعجب به تهیونگ که به سمت در میرفت نگاه کردن
جیمین ، کوک: بله؟!!تهیونگ در رو باز کرد و به پسر قد بلندتر از خودش لبخندی زد
تهیونگ: سلام بکهیون هیونگ خوش اومدیپسر که بکهیون نامیده شده بود لبخندی زد و وارد خونه شد
جونگکوک با قیافه ی مشکوکی به پسر نگاه کرد رایحه جدیدی که تو فضا جدیده بود رو بویید
جونگکوک: امگایی؟!جیمین پس کله دیگه ای به جونگکوک زد
جیمین: به جای سلام و احوالپرسیته؟جونگکوک که سرشو مالش میداد با حالت اعتراضی رو به جیمین کرد
جونگکوک: چرا میزنی خب!! کنجکاو بودمبکهیون همونطور ژاکتشو از تنش بیرون میآورد خنده ی آرومی کرد و به معنای آره سرشو تکون داد
بکهیون: از دیدنتون خوشبختم من بیون بکهیونم ۱۹ سالمه و بله امگاامبه جونگکوک خیره شد
بکهیون: شامه خوبی داری خوشم اومدجونگکوک که از تعریفش خوشش اومده بود فوری کنار بکهیون ایستاد و دستشو دور بازوی بکهیون حلقه کرد و شروع کرد از خودش تعریف کردن
جونگکوک: تو ام فهمیدی!من بهشون میگم آدم شناس خوبی ام اونا قبول نمیکنن اونا هیچی نمیفهمن هی بهشون آگاهی میدم همین جیمین هی پسم میزنه
YOU ARE READING
Trillium [namjin]
Werewolf"تریلیوم نمادی برای خانواده سه نفره نامجین و پسرشون تهیونگ " +بس کن نامجون چقدر باهام بحث میکنی! _سوکجینا تقصیر خودته که گفتی بیا تو هال بخوابیم +خب تو گفتی تهیونگ باید تنها باشه _اره ولی نه تو اتاق ما! _____________________ ژانر : خانوادگی ، ساف...